بیانات سال 90


فوائد مسابقه این است دیگر. در مسابقه چون یک رقیب بغل دست انسان هست، آدم کمبود خودش را میفهمد؛ والّا وقتی خود انسان به‌تنهائی دارد میدود، یک وقت لازم بداند، مثلاً می‌ایستد و چند تا سرفه و عطسه‌ای هم میکند؛ دیگر نمیداند که همین کار چقدر انسان را عقب می‌اندازد. وقتی یک نفر بغل دست انسان هست که همان دو ثانیه، پنج ثانیه را هم توقف نکرده، آدم میبیند که عجب، چقدر انسان جلو افتاد. در زندگی کاری ما، ثانیه‌ها و دقایق و ساعات، عقب‌افتادگی وجود دارد؛ اینها را باید ببینیم تا به فکر جبران بیفتیم. اگر نتوانیم جبران کنیم، لااقل پیش خدای متعال اقرار کنیم؛ « ﴿و ان کان قددنا اجلی و لم یدننی منک عملی فقد جعلت الاقرار بالذّنب الیک وسیلتی  ».( ۱ ) یکی از راه‌های تقرب به پروردگار، همین است: اقرار به ذنب و اقرار به کوتاهیها و عقب‌ماندگیها و نقصها و تاریکیهائی که در وجود خودمان هست. به این مسئله توجه کنیم. همه‌ی اینها با توفیقات الهی امکان‌پذیر است.

ما در دوران خوبی واقع شدیم. باید خدا را شکر کنیم، برای اینکه در یک چنین دورانی واقع شدیم و خدای متعال یک چنین نعمت بزرگی، یک چنین فرصت بزرگی در اختیار ما قرار داده که بتوانیم برای جامعه‌مان، برای کشورمان، برای اسلام عزیز و برای تاریخ مفید باشیم. یک روزی بود که نمیتوانستیم. آن کسانی که میخواستند، انگیزه داشتند، همت داشتند، قادر نبودند؛ امروز آنهائی که همت دارند و انگیزه دارند، قادرند. این را قدر بدانیم و خدا را شکر کنیم. به روح مطهر امام بزرگوارمان رحمت بفرستیم و

«3»