کِی این همه مردم در این وادی وارد میشدند ؟ برای کی میآیند ؟ به کی میخواهند خودشان را نشان بدهند ؟ جز اخلاص، جز ایمان، جز علاقه و عقیدهی به مبانی اسلامی، هیچ عامل و انگیزهی دیگری در اینجا قابل تصور نیست. خب، اینها همهاش موجبات رحمت الهی است؛ « ﴿اللّهمّ انّی اسئلک موجبات رحمتک ﴾ ».( ۱ ) اینها همان چیزهائی است که باران فیض الهی را بر سر ما میبارد. البته ما اشتباه میکنیم؛ گاهی نمیفهمیم این تفضل الهی را، نمیبینیم دست عطوفت الهی را در قضایای مختلف که بر سر ما گذاشته میشود. گاهی هم از این جهت اشتباه میکنیم که خیال میکنیم مائیم که داریم این کارها را میکنیم، در حالی که ما نیستیم؛ « ﴿لو انفقت ما فی الارض جمیعا ما الّفت بین قلوبهم و لیکنّ اللَّه الّف بینهم ﴾ ».( ۲ ) « قلب المؤمن بین اصبعی الرّحمن ». کی این مؤمنین را میکِشد میآورد توی این میدانها، اینجور اینها را متوجه به خدا میکند ؟ جز دست الهی، جز قدرت الهی، چیز دیگری نیست. اینهاست که ما را امیدوار میکند. من نمیخواهم فقط شرح ماوقع را عرض کنم - که خب، این ماوقع را همه داریم میبینیم - من میخواهم این استنتاج را بکنم: « ﴿هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین ﴾ »؛ ( ۳ ) خدای متعال تأیید خودش را در کنار نصرت به وسیلهی مؤمنین میگذارد، که علیالظاهر مراد در اینجا نصرتهای معنوی است؛ مثل همان « ﴿انّی ممدّکم بألف من الملائکة مردفین » ( ﴾ ۴ ) و امثال اینها. « هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین »؛ مؤمنین هستند که موجب نصرت میشوند؛