شما توی جیبتان میگذارید. شما برای خودتان یک مقدار ذخائر بانکی دارید که پشتوانهی کار شما، مایهی امید شما، منشأ درآمدهای شما آن است. البته یک مقدار هم پول توی جیبتان میگذارید و خرج میکنید. نمیخواهیم جسارت کنیم؛ واقع قضیه این است. این علوم کاربردیای که امروز وجود دارد، اینها همهاش همین پولهائی است که ما داریم خرج میکنیم. یک ملت مجبور است مهندسی داشته باشد، شهرسازی داشته باشد، صنایع داشته باشد، پزشکی داشته باشد، سلامت و درمان داشته باشد؛ اینها پولهائی است که روزانه داریم خرج میکنیم؛ اما مایه و ریشهی اصلی این علوم، علوم پایه است. من امسال ماه رمضان هم راجع به علوم انسانی یک صحبتی با همین دانشجوها و جوانها کردم، قبلاً هم یک صحبتهائی داشتم، انشاءاللَّه بعداً هم ما یک جلسهای مخصوص علوم انسانی با همین اصحاب فکر و فرهنگ و امثال شما جوانهای خوب خواهیم داشت. علوم انسانی روح دانش است. حقیقتاً همهی دانشها، همهی تحرکات برتر در یک جامعه، مثل یک کالبد است که روح آن، علوم انسانی است. علوم انسانی جهت میدهد، مشخص میکند که ما کدام طرف داریم میرویم، دانش ما دنبال چیست. وقتی علوم انسانی منحرف شد و بر پایههای غلط و جهانبینیهای غلط استوار شد، نتیجه این میشود که همهی تحرکات جامعه به سمت یک گرایش انحرافی پیش میرود. امروز دانشی که غرب دارد، شوخی نیست؛ چیز کوچکی نیست. دانش غرب یک پدیدهی بینظیر تاریخی است؛ اما این دانش در طول سالهای متمادی در راه استعمار به کار رفته، در راه بردهداری و بردهگیری