بیانات سال 90


نشان میدهد - یعنی شامل رهبری و مجموعه‌ی قانونگذار و اینها - ببیند یک ضابطه‌ای مانع است، آن ضابطه را عوض میکند. ضابطه را عوض میکند، نه اینکه بیضابطگی و بیانضباطی به خرج بدهد. از دوره‌ی جنگ، در زبان بعضیها بود که بسیج بیهوا حرکت میکند - میگفتند بسیجِ بیترمز - علت هم این بود که در میدانهای جنگ، در عرصه‌های نبرد، بسیجیها همین طور هی پا به زمین میکوبیدند، اصرار داشتند که حمله انجام بگیرد؛ میخواستند زودتر تهاجم کنند. آن روحیه‌ی هیجان و نشاط جوانی، آنها را به سمت میدانها میکشاند. خب، فرمانده‌ها همه جا مصلحت نمیدانستند؛ نگه میداشتند. یک نوع کشمکشِ اینجوری همیشه در بخشهای مختلف جبهه‌های نبرد وجود داشت. میگفتند بسیج بیترمز است. این به این معنا نیست که بسیج بیانضباط است، یا باید بیانضباط باشد، یا بیانضباطی یک ارزش است؛ ابداً. خود نفس انضباط، منضبط بودن، منتظم بودن، یک ارزش است. امیرالمؤمنین ( علیه‌السّلام ) به فرزندانش وصیت میکند: « ﴿اوصیکم بتقوی اللَّه و نظم امرکم  »؛( 5 ) کارتان را منظم داشته باشید، نظم داشته باشید. اگر نظم از بین رفت، اگر این آهنگِ درست از بین رفت، ناهنجاری به وجود می‌آید؛ در همه جا همین جور است. نظم است که زمینه برای موفقیت فراهم میکند. یک نیروی نظامی هم اگر نظم نداشته باشد، بکلی بی‌فایده میشود. این تشریفاتی که شما در نیروهای نظامی ملاحظه میکنید، این رژه و سان و درجه و لباس و منظم بودن، اینها همه‌اش این نیست که بخواهند ظاهر را درست کنند؛ نه، این عادت دادن نیروی نظامی به انضباط است، به نظم است. شما از اینجا باید حرکت کنید، از این خط یک قدم آن

«13»