نشان داده شدن ما، مکدر بودن چهرهی ما، تأثیرات منفىِ متقابلی روی آنها خواهد گذاشت. لذا این مهم است که ما چه هستیم، چه باشیم و چگونه عمل کنیم. خب، به این جهت، من امروز اینجا یک بازخوانیای از هویت کلی و شاکلهی کلی انقلاب مطرح میکنم. برای خود ما هم مهم است. ما نمیتوانیم سرمان را پائین بیندازیم و نفهمیم در دنیا چه میگذرد، همین طور جلو برویم. اینجور حرکت کردن که انسان چشم و گوش بسته، بدون توجه، بدون نگاه به اطراف، بدون نگاه به واقعیتها، بدون نگاه به افقهای دوردست حرکت کند، غالباً به گمراهی و اشتباه منجر خواهد شد. پس خودمان هم باید یک نگاهی بکنیم، یک بازخوانیای بکنیم. من امروز بخشی از این بازخوانی را اینجا انجام میدهم. البته انشاءالله این، برنامهی کلیتر و عمومیتر ما خواهد بود. اگر به خودمان نگاه کردیم، دیدیم انحرافی در ما وجود دارد، ببینیم این زاویه در این مسیر ما کجا پیدا شده است ؟ زاویهی از خط مستقیم در چه نقطهای به وجود آمده است ؟ عامل آن چیست ؟ اینها باید بررسی شود. سؤالهائی مطرح میشود. تا جائی که وقت باشد، من دو سه تا سؤال را عرض میکنم و دربارهاش توضیح میدهم. یک سؤال این است که مسئلهی پیری و جوانی نظام چگونه قابل تحلیل است ؟ هر موجود زندهای دوران جوانیای دارد، دوران پیریای دارد. وضع نظام اسلامی در این زمینه چیست و چگونه خواهد شد ؟ آیا نظام اسلامی پیر خواهد شد ؟ فرسوده خواهد شد ؟ ازکارافتاده خواهد شد ؟ برای اینکه