نشاندهندهی این است که ما ذخائر و گنجینههای فراوانی داریم که پنهان است؛ باید اینها را آشکار کنیم، چهرههای برجستهمان را باید بشناسیم، باید مردم بدانند. نفس این اطلاع و آگاهی و آشنائی، اولین مرتبهی تقدیر از اینهاست. علاوه بر این، آن نکتهی دومِ مورد نظر ما به وجود میآید؛ که انگیزهی دوم من از تشکیل این جلسات، الگوسازی است. امروز سعی میشود در زمینههای گوناگون برای جوامع مختلف الگو تراشیده بشود. حقیقتاً سیاستهائی این را دنبال میکنند. وقتی شما میبینید فرضاً یک موجود منحرف دوجنسی بدون اینکه یک هنر فوقالعاده برجستهای داشته باشد، یکهو اول در تمام رسانههای آمریکائی و بعد غربی، اسم و رسم پیدا میکند و مجلات معتبر و پرتیراژ غربی عکسهای او را، زندگینامهی او را، سنین مختلف او را، شکلهای گوناگون زنانه و مردانهی او را منعکس میکنند، این را نمیشود حمل بر یک امر تصادفی کرد؛ این، فکرشده است. اینها الگوسازیهائی است برای منحرف کردن نسلهای بشری. آماج حمله هم فقط ایران نیست. با مشاهدهی این چیزها، در ذهن انسان تأیید میشود آن چیزی که سالها قبل به عنوان پروتکلهای صهیونیستی در دنیا منتشر شد و به زبانهای مختلف ترجمه شد؛ که یکی از مواد آن پروتکلها این بود که باید نسلهای بشری از رویّهها و روشهای انسانىِ متعارف دور بشوند؛ دچار انحرافات اخلاقی بشوند. حالا هدف چیست، جای بحث فراوانی دارد. یکی از اصول کارهای فراهم کنندگان این تفکر انحرافی و خطرناک صهیونیستی، همین بوده. انسان روزهای اول شاید باور نمیکرد، اما بتدریج انسان باور