بیانات سال 1390


﴿فمن نکث فانّما ینکث علی نفسه و من اوفی بما عاهد علیه الله فسیؤتیه اجرا عظیما  ».( ۱ ) وقتی یک ملت راهی را آغاز کرد، رسیدن به نتائج، احتیاج دارد به استقامت در آن راه، به پیشرفت در آن راه، به متوقف نشدن میان راه، به قانع نشدن به دستاوردهای میانه‌ی راه. یکی از آفات ما این است که تصور کنیم این مقداری که پیشرفت کردیم، نتائج نهائی است؛ همین جا توقف کنیم. آفت دیگر این است که تصور کنیم چون تا این دوره و در این مدت به هدفهای نهائی نرسیدیم، پس چراغ امید را در دل خودمان خاموش کنیم؛ فکر کنیم دیگر دسترسی نخواهیم داشت. راهی که خداوند متعال و اسلام به ما میآموزد، این است: « ﴿فلذلک فادع و استقم کما امرت و لا تتّبع اهوائهم  »؛ ( ۲ ) راهی را که شناختید، با دقت پیش بروید، قدمها را محکم و استوار بردارید و استقامت به‌خرج بدهید. اگر استقامت به‌خرج دادیم، آن وقت به اهداف عالی اسلامی خواهیم رسید؛ همان جامعه‌ی اسلامیای که من چند روز قبل از این در کرمانشاه تصویر و تشریح کردم. آن عدالت، آن مردم‌سالاری به معنای واقعی کلمه، آن کرامت انسانی، آن آزادی اسلامی، با پیشرفت ما، با قدمهای استوار ما، با خسته نشدن ما، با حفظ نور امید در دلهای ما، به توفیق الهی به دست همین جوانان تحقق پیدا خواهد کرد.

نسل جوان کشور ما یک نسل امیدبخش است. هر نقطه‌ای که انسان نگاه میکند، میبیند جوان امروز ما دارای تحصیلات، دارای آگاهی، دارای خصوصیات مثبت انقلابىِ یک انسانی است که میتواند به پیش برود، میتواند افقهای دوردست را در نظر بگیرد و امیدوار باشد که به آنها دست خواهد یافت؛ این را انسان در جوانهای عزیز کشورمان میتواند مشاهده کند، و من

«4»