بیانات سال 90


از نزدیک شاهدم. اینها دائم مشغول کارند، مشغول خدمت و تلاشند. خب، اینها برای کشور خیلی باارزش است. بنده‌ی حقیر هم طبق اصول بنا ندارم در کارها و تصمیمهای دولت وارد شوم. خب، مسئولیتها در قانون اساسی مشخص است؛ هر کس مسئولیتی دارد؛ مگر آنجائی که احساس کنم یک مصلحتی دارد تفویت میشود؛ مثل اینکه در همین قضیه‌ی اخیر اینجوری بود؛ انسان احساس میکند یک مصلحت بزرگی دارد مورد غفلت قرار میگیرد، تفویت میشود؛ خب، انسان وارد میشود که جلوی این تفویت مصلحت را بگیرد. این، مسئله‌ی مهمی نیست، نظائرش هم اتفاق میافتد؛ اما مخالفین، دشمنان بیرونی، تریبون‌دارهای بین‌المللی، بوقهای تبلیغاتی، از همین مسئله استفاده میکنند برای اینکه فضای تبلیغاتی را شلوغ کنند.

عرض من به عناصر داخلی، به مردم دلسوز، به برادران و خواهرانی که در داخل با مسائل تبلیغاتی سر و کار دارند، این است که سعی کنند به این آشفتگی کمک نکنند. این که تحلیل بگذارند، یکی از آن طرف، یکی از این طرف، این علیه آن، آن علیه این، برای هیچ و پوچ، چه لزومی دارد ؟ نه، دستگاه بحمداللَّه دستگاه مقتدری است، مسئولین مشغول کارشان هستند، رهبری هم که بنده‌ی حقیر هستم با همه‌ی حقارت، خدای متعال کمک کرده، ما در مواضع صحیحِ خودمان محکم ایستاده‌ایم. تا من زنده هستم، تا من مسئولیت دارم، به حول و قوه‌ی الهی نخواهم گذاشت این حرکت عظیم ملت به سوی آرمانها ذره‌ای منحرف شود. تا مردم عزیزمان اینجور با شور، با شعور، با بصیرت، با عزم راسخ در میدان هستند، لطف الهی شامل است؛ این را بدانید. تا ما توی میدان هستیم، سایه‌ی لطف الهی هست. ماها - من

«10»