بیانات سال 90


اصطکاک پیدا میکند، تصادم پیدا میکند؛ این تصادمها در موارد زیادی خودش را در میدان دیپلماسی نشان میدهد؛ لذا همه جا این درگیری و هماوردی وجود دارد. لیکن مسئله‌ی شما فراتر از این است. شما نماینده‌ی یک نظام الهی و معنوی هستید. این نظام اگر هیچ کاری هم با هیچیک از قدرتها و دولتهای مستکبر دنیا نداشته باشد، آنها با او کار دارند؛ چون طبیعت این نظام، طبیعت مقابله‌ی با استکبار، مقابله‌ی با ظلم و تجاوز است. الان شما در همین کشورهای تازه‌به‌پاخاسته و ملتهای بیدار شده ملاحظه کنید؛ هر جائی که گفته میشود فلان جبهه‌ی اسلامی غلبه کرد - یا در انتخابات، یا در تظاهرات - دستگاه استکبار نگران میشود و نگرانی خودش را بروز میدهد؛ درحالی که معلوم نیست اینهائی که در انتخابات پیروز شدند، بعداً چگونه عمل خواهند کرد. آنچه که آنها را متوحش میکند، نفس گرایش اسلامی است؛ چون گرایش اسلامی در درون خود، ضد استکباری است، ضد ظلم است، ضد اشغالگری است، ضد تجاوز به حقوق انسانهاست؛ یعنی چیزهائی که پایه‌های حکومت استکبار در دنیاست. حکومت استکباری در دنیا بدون دخالت در کشورها، بدون تجاوز به حقوق ملتها، بدون تعرض به منافع ملتها که نمیتواند سر پای خود بایستد؛ چون این پایه‌ها با اسلام، با نام اسلام، با شعار اسلام، با هویت اسلامی در تضاد طبیعی است؛ لذا هر جائی که نامی از اسلام آورده میشود، اینها نگران میشوند.

خب، حالا شما یک نظامی دارید، دولتی دارید، مجموعه‌ی کشوری دارید که اساساً به نام اسلام ساخته شده، با نام اسلام رشد پیدا کرده، روزبه‌روز شعارهای اسلامی در آن برجسته‌تر شده، پیشرفت زیر سایه‌ی این شعارها

«3»