بیانات سال 90


در سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران، بعد از آن « ربّنا » ها میگوید: « ﴿فاستجاب لهم ربّهم انّی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض  »( 4 ). مرد و زن هیچ تفاوتی ندارند. حتّی یک جا برای کوبیدن همین اندیشه‌های جاهلی که عرض کردم، زن را از مرد بالا میکشد؛ که یک چنین حالتی را جز در مورد اشخاص، انسان در قرآن دیگر پیدا نمیکند: « ﴿ضرب الله مثلا للّذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط  ».( 5 ) نمودار کفار، این دو تا زنند: « امرأت نوح و امرأت لوط ». نه نمودار برای زنها؛ نه، برای زن و مرد. « ﴿کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما  »( 6 ) تا آخر. « و ضرب الله مثلا للّذین ءامنوا امرأت فرعون »؛ خدای متعال اینجا هم برای مؤمنین دو تا زن را اسم میآورد. حالا شما ببینید از اول تاریخ تا آخر دنیا، چه تعداد مؤمن، اعم از بزرگان، صلحا، اولیاء، انبیاء آمدند و رفتند. وقتی میخواهد برای اینها یک نمودار، یک مجسمه، یک نماد معرفی کند، دو تا زن را معرفی میکند: یکی « ﴿امرأت فرعون » - اذ قالت ربّ ابن لی عندک بیتا فی الجنّة و نجّنی من فرعون و عمله  »( 7 ) تا آخر - دوم « ﴿و مریم ابنت عمران الّتی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا و صدّقت بکلمات ربّها  ».( 8 ) اصلاً چیز عجیبی است. بنابراین جنسیت یک امر ثانوی است، یک امر عارضی است؛ در کارکردهای زندگی معنا پیدا میکند، در سیر اصلی بشر هیچ تأثیری ندارد و معنائی پیدا نمیکند. حتّی کارهایشان با هم متفاوت است. « ﴿جهاد المرأة حسن التّبعّل  »؛( 9 ) یعنی ثواب مجاهدت آن جوانی را که

«17»