غیر عادلانه در بین قشرهای مختلف مردم تقسیم میشده است؛ طبیعت کار یارانهی عمومی همین است. با هدفمندی یارانهها، در واقع یک تعادلی، یک اجرای عدالتی در تقسیم و توزیع یارانهها وجود پیدا کرده است. و من خبرهای موثقی از سراسر کشور دارم که حاکی از آن است که این کار در بهبود زندگی طبقات ضعیف نقش مؤثر داشته است. این یکی از هدفهاست، که مهمترین هدف و مقصد از این قانون هم همین است. یک هدف دیگر، اصلاح ساختار تولید و اصلاح ساختار اقتصاد کشور است. چرخهی تولید در کشور، چرخهی معیوبی بوده است. آنچه را که ما در مجموعهی تولیدی کشور به دست میآوردیم، با مصرف بیشتر، هزینهی بیشتر و دستاورد و بازدهِ کمتر بوده است. طبق تشخیص کارشناسان اقتصادی - که همه بر آن اتفاق نظر دارند - هدفمندی یارانهها میتواند این را اصلاح کند؛ حالت پرمصرف و کمبازده را از تولید کشور بستاند و مصرف و بازده را در تولید متعادل کند. یک هدف دیگر، مدیریت مصرف حاملهای انرژی است. ما چون یک کشور نفتخیز بودیم، از اول عادت کردیم بنزین را، گاز را، گازوئیل را، نفت سفید را بدون ملاحظه مصرف کنیم. مصرف ما از مصرف بسیاری از کشورها - شاید به یک معنا از همهی کشورها - بیشتر و بیرویّهتر بوده است. این هدفمندی یارانهها، کشور را به صرفهجوئی در مصرف حاملهای انرژی میکشاند. آمارهائی که منتشر شده است و آمارهای مورد قبول است، به ما نشان میدهد که تا همین امروز اگر قانون هدفمندی یارانهها اجرا نمیشد، مصرف بنزین در کشور تقریباً دو برابر مصرفی بود که امروز انجام میگیرد.