شده؛ [ یا ] سؤال و جوابهای سیّد یا همان مطالبی که فرمودند؛ خب، اینها کتابهای خیلی خوبی است که منتشر بشود؛ لکن به نظر من در کنار اینها، تعمّق و تحقیق در مبانی فقهی سیّد [ لازم است ]؛ چون کتاب عروه کتابی است که حرفهای جدید در آن هست، حرفهای تازه در آن هست؛ مبانی فقهی سیّد جمع بشود. ما عادت کردیم در طول زمان که وقتی نسبت به بزرگان بحث میکنیم، مثلاً می آییم همان کتاب او را تنقیح میکنیم، چاپ میکنیم؛ بزرگداشت یک عالم این نیست. شما ببینید الان مثلاً وقتی که میخواهند در باره ی فلان حقوقدان فرنگی یا فیلسوف فرنگی بحث کنند، ناگهان می بینید از صد جا روی شاکله ی فکری او بحث میشود، کار میشود؛ ما این کار را بکنیم. شاکله ی فقهی سیّد یزدی چیست و خصوصیّات مبانی فقهی او کدام است که او را از دیگران ممتاز کرده ؟ جهات اختلاف او را با استادش میرزای شیرازی، با اساتید دیگرش، با شیخ، که حرفهای شیخ انصاری در حوزه ها رائج و متداول است، جهات خاصّ این بزرگوار را که شالکه ی فکری ذهنی فقهی تو را مشخّص میکند در بیاوریم. به نظر من این یک تحقیق قوی میخواهد. حالا ممکن است در این مقالاتی که اشاره فرمودند ( ۴ )، چیزهایی در این زمینه باشد، اما بالاخره این جزو زمینه های کار است. ممکن است یک نفر آدم ملّا و فاضل بنشیند یک استنباطی بکند، یک ملّای فاضل دیگری هم جداگانه بنشیند کار بکند. به نظر من روی این باید کار کرد. در مرحوم آسیّد محمّدکاظم یزدی سه جهت به نظر من وجود دارد که این سه جهت در کمتر ملّایی در این سطح با همدیگر دیده میشود. یکی تسلّط