تبعاتی که برای خانوادهها پیش میآید، تبعاتی که برای محیط کار پیش میآید. بنابراین سیاست قوهی قضائیه را این قرار بدهید و دنبال کنید؛ فکر کنید، راه پیدا کنید، علاججویانه؛ یکی باید این باشد که مسئلهی زندان حل شود؛ هم از جهت اینکه جنبهی مجازاتىِ زندان تبدیل نشود به یک شیء دیگر؛ دوم اینکه هرچه ممکن است، مجازات زندان کاهش پیدا کند و تبدیل بشود به مجازاتهای دیگر، تا تبعات زندان دامنگیر جامعه نشود. یک مسئلهی دیگری که در مورد قوهی قضائیه مهم است ـ البته مخاطب این، فقط قوهی قضائیه نیست؛ بیشتر، دستگاههای تبلیغاتیاند ـ مسئلهی آبروی اشخاص است. خیلی باید مراقب حفظ آبروی اشخاص بود. شریعت اسلامی عِرض مؤمن را در ردیف جان او قرار داده. نباید قوهی قضائیه، دستگاهها، دادگاهها و دستگاههای اداری قوهی قضائیه، تحت تأثیر جوسازی تبلیغات رسانهها قرار بگیرند. خب، رسانهها انصافا در این زمینه مشکلاتی دارند؛ بخصوص حالا که این پایگاههای رایانهای راه افتاده، مشکلاتی وجود دارد؛ یعنی خیلی امورِ لازمالرعایه، رعایت نمیشود؛ حقیقتا اینجور است؛ این جزو نواقص زندگی ماست، نواقص کار ماست. خب، این در جای خود علاج دیگری دارد؛ علاج مسئلهی شایعات و کارهائی که در مطبوعات و غیر مطبوعات انجام میگیرد، مقولهی جداگانهای است؛ اما قوهی قضائیه نباید تحت تأثیر قرار بگیرد. اگر چنانچه همهی مطبوعات، همهی پایگاههای رایانهای که فضا درست میکنند، جو درست میکنند، افکار عمومی میسازند، به یک سمتی هل دادند، قوهی قضائیه، آن دادگاه خاص یا دادسرائی که حالا مسئول پیگیری یک پرونده است، بایستی کار خودش را انجام بدهد؛