دارد؛ ایرادی هم ندارد. ما باید کاری کنیم که اولاً این چیزی که به عنوان جزای عمل و مجازات برای افراد تحقق پیدا میکند، در غیر موارد مجازات، مطلقا تحقق پیدا نکند. البته در قانون مواردی هست که در صورت توجه اتهام، به خاطر دلائلی، بازداشتهای موقتی انجام میگیرد؛ اما در این بازداشتها، « موقت بودن » به معنای دقیق کلمه و به آن معنائی که روح قانون متوجه به آن است، باید رعایت شود. ممکن است کسی بگوید خب آقا، پنج ماه، شش ماه هم « موقت » است دیگر. بله، ده سال هم به یک معنا « موقت » است؛ اما آن قانونی که موقت بودن بازداشت را قید میکند، کوتاه بودن این زمان در آن مندرج است. یعنی چون چارهای نیست و ناچاریم به خاطر این اتهام، به خاطر دلائل و استدلالی که پشت این حرف هست، بایستی قبل از اثبات جرم، زندانی شود، لیکن باید در کوتاهترین زمان، آن هم با رعایت شرائط قضائی انجام بگیرد. این نکته باید مورد توجه قرار بگیرد. در مواردی که مشکلات، مشکلات مالی است و اعسار وجود دارد ـ یکی از بحثهائی که با دوستان داشتیم، این بوده است که آیا باید اعسار اثبات شود تا اینکه مجازات برداشته شود ؟ این مسئله مشکلاتی را به دنبال خواهد داشت ـ در آن مواردی که جرمی به معنای واقعی کلمه اتفاق نیفتاده است، نباید ما متوسل به زندان شویم. در مجموعهی قوهی قضائیه کاری کنید که مجازات زندان به حداقل برسد؛ این احتیاج دارد به تدبیر. البته تدابیری اتخاذ شده؛ بعضی درست، بعضی نادرست ـ که نمیخواهیم وارد جزئیات و مسائلش بشویم ـ لیکن مجموعا زندان یک پدیدهی نامطلوب است؛ مشکلات زندان، تبعات زندان، تبعاتی که برای خود زندانی پیش میآید،