در شعر آقای امیری این نکته را شنفتیم. اینها تعهد به بیگانه و تعهد به خواستهای بیگانه را هرگز دفع نمیکنند، نفی نمیکنند؛ ملتزم به آن هستند. بنابراین تعهد هست، منتها تعهد به دشمن، تعهد به بیگانه ! تعهد به دین و اخلاق و معرفت و مسائل کشور و مسائل انقلاب کأنه یک نقطهی منفی است که باید از آن بگریزند؛ لذا به پوچی گرایش پیدا میکنند و به پوچی دعوت میکنند. در قبال این وضعیت باید موضع داشت و با تهدیدِ علیه دین و فرهنگ و اخلاق جامعه باید مقابله کرد. یک جملهی دیگر هم من بگویم. شاعران جوان ما - که انشاءاللّه خداوند همهتان را حفظ کند و من واقعاً دعاتان میکنم که بر صراط مستقیم پای بفشرید و ادامه پیدا کنید - توجه داشته باشید که قطبهای منفی و قطبهای مضر سعی نکنند شماها را به خودشان جذب کنند. الان این تلاش دارد انجام میگیرد. بعضی از همان پوچگراها، همانهائی که با تعهد انقلابی و دینی و ملی بدند - که به آن اندازه و خیلی کمتر از آن، با تعهد در مقابل دشمن انقلاب و دشمن کشور بد نیستند؛ گرایش هم پیدا میکنند ! - ممکن است درِ باغ سبز هم نشان بدهند. من یک غزل قشنگی دیدم از آقای فاضل ( 1 ) عزیزمان: از باغ میبَرند چراغانیات کنند تا کاج جشنهای زمستانیات کنند بارک اللّه ! حالا من « میبَرند » خواندم، ممکن است کسی « میبُرند » هم بخواند؛ منتها اگر « میبُرند » باشد، « تا » لازم دارد: « از باغ میبُرند تا