برای اینکه در مسائل گوناگون فکر کنند و تصمیم بگیرند، اقدامهای آنها سنجیدهتر خواهد بود. مثلاً فرض کنید در فلان قضیهای که چند تا مثالش را الان زدم، دانشجوها چه کار کنند، خوب است ؟ این را بنشینند یک گروه نخبهای، زبدهای، مسئولی فکر کنند، بعد به صورت متحدالمآل در بین مجموعهی دانشجوئی واضح و مشخص بشود که اگر کسی تخطی و زیادهروی کرد از آنچه که قرار شده، مربوط به تصمیم دانشجوها و جریان دانشجوئی نیست. خب، بنده اینجا یادداشت کردم که هیچ منافاتی وجود ندارد بین انجام دادن وظائفی که جوانی و آرمانگرائی به انسان دیکته میکند، و بین ملاحظهی مصالح مدیریتی کشور، ملاحظهی قانون، ملاحظهی تدبیر و درایت مدیریتی در کشور. یعنی میتوان آرمانگرا بود، به احساسات جوانی هم پاسخ داد و بر طبق اقتضای جوانی و آرمانگرائی عمل کرد؛ در عین حال جوری هم بود که با مصلحت کشور و با مصالح مدیریتی کشور تعارض و اصطکاکی نداشته باشد. بنابراین به نظر من توقع از مجموعهی دانشجوئی، جزو توقعات زیادی نیست؛ میتوان چنین توقعی را از دانشجوها داشت. خب، در مسئلهی اخلاق، این نکته را هم عرض بکنم - این را بعداً میخواستم عرض کنم؛ چون میترسم وقت بگذرد، جلوتر عرض میکنم؛ زیرا جزو اساسیترین مسائل است - پرهیز از قول به غیر علم، از غیبت، از تهمت. من خواهش میکنم شما جوانهای عزیز به این مسئله اهتمام بورزید. همین طور که در زمینههای مختلف اهتمام به طهارت عملی دارید - به نماز اهتمام دارید، به روزه اهتمام دارید، به پرهیز از تعرضهای جنسی اهتمام