بشنوند و بگویند، احتمالاً بعضی از سؤالها پاسخ داده خواهد شد؛ لیکن من هم عقیدهام همین است که در قبال اظهارنظرِ احیاناً قدری تند یک جوان دانشجو خیلی نباید حساسیت وجود داشته باشد. فرق است بین آن کسی که با نظام مخالف است، با نظام معارض است، قصد دشمنی دارد، قصد عناد دارد، با آن کسی که نه، از روی احساسات یک مطلبی را بیان میکند؛ ولو ممکن است آن مطلب درست نباشد، یا آن نحوهی بیان کردن را هم من نپسندم - که حالا اگر انشاءاللّه وقت شد، مطالبی در این زمینهها عرض خواهم کرد - ولی برخورد با این جوانها، به نظر ما هم همین است؛ نباید خیلی برخورد خشن و تند و آنجوری باشد. یک نکتهی دیگری که در بیانات بود، مسئلهی توجه به روستاها و دیدن واقعیت و نگاه اقتصادىِ عدالتمحور بود. من به نکتهای توجه کردم، که این برای همهی ما درسآموز است؛ هم برای شما، هم برای من. این جوان محترمی که آمدند راجع به مسئلهی نگاه اقتصادىِ عدالتمحور مطالبی را گفتند، معرفیای که کردند، ایشان جزو مجموعهی اردوهای جهادی هستند. خب، قضیه روشن شد. وقتی کسی جزو اردوهای جهادی است، به مناطق محروم سرکشی میکند، واقعیتها را به چشم میبیند، طبعاً تفکر پیگیری اقتصاد عدالتمحور در او اینجور زنده میشود؛ این برای همهی ما درس است. باید با قشرهای مختلف جامعه مرتبط شد تا مسائل آنها را لمس کرد؛ این در تصمیمگیری ما، در نگاه ما به مسائل گوناگون کشور اثر میگذارد. البته اعتقاد خود من این است که نگاه اقتصادی در کشور باید عدالتمحور باشد، و این منافاتی ندارد با آنچه که ما در سیاستهای اصل 44 بیان کردیم،