بیانات سال 1391


دشمنیشان را میکنند، اما تعارفات دیپلماسی را هم انجام میدهند. البته ما هم به آن تعارف دیپلماسی گول نمیخوریم؛ میفهمیم پشتش چیست. بنابراین باید به معنا و عمق آرمان‌گرائی توجه شود. پس به طور خلاصه، آرمان‌گرائی یعنی پایبندی به ارزشها و اصول و آرمانها و تأثیرگذاری و تأثیرناپذیری از جهت مخالف و جبهه‌ی مخالف.

نکته‌ی دیگر: حضور فیزیکی و فکری در مسائل عمومی کشور از سوی مجموعه‌ی دانشجوئی حتماً لازم است. هم حضور فکری لازم است؛ با همین رسانه‌های دانشجوئی، با اجتماعات دانشجوئی، با اظهاراتی که اینجا و امثال اینجا ممکن است بکنید، با ارائه‌ی نظراتتان به دستگاه‌های ذیربط و وزارتهای مربوط - اگر اهل اقتصادید، به دستگاه‌های اقتصادی؛ اگر اهل مسائل فرهنگی هستید، به دستگاه‌های فرهنگی نامه بنویسید، پیشنهاد بدهید، نظر بدهید، اعلام موضع کنید - هم حضور فیزیکی لازم است؛ گاهی باید در یک اجتماعی شرکت کنید. من به هیچ وجه نفی نمیکنم و رد نمیکنم، بلکه تأیید میکنم برخی از اجتماعات دانشجوئی را که درباره‌ی مسائل گوناگون - فرض کنیم مسئله‌ی بحرین یا چیزهای دیگر - به وجود می‌آید. البته با تندروی در این اجتماعات مخالفم؛ با عمل نسنجیده‌ی در این اجتماعات مخالفم؛ با تصمیم‌گیریهای غلط که ممکن است از طرف یک چند نفر انجام بگیرد، بعد در آن بحبوحه‌ی احساسات، ناگهان مورد حمایت جمع هم واقع شود، بنده موافق نیستم.

حالا راهش چیست ؟ چگونه میشود عمل کرد ؟ من گمان میکنم اگر مجموعه‌های دانشجوئی، کانون یا کانونهای تصمیم و اقدام داشته باشند

«15»