چرا در بین بسیاری از مردم ما مصرفگرائی رواج دارد ؟ آیا مصرفگرائی افتخار است ؟ مصرفگرائی یعنی اینکه ما هرچه گیر میآوریم، صرف اموری کنیم که جزو ضروریات زندگی ما نیست. چه کنیم که ریشهی ربا در جامعه قطع شود ؟ چه کنیم که حق همسر - حق زن، حق شوهر - حق فرزندان رعایت شود ؟ چه کنیم که طلاق و فروپاشی خانواده، آنچنان که در غرب رائج است، در بین ما رواج پیدا نکند ؟ چه کنیم که زن در جامعهی ما، هم کرامتش حفظ شود و عزت خانوادگیاش محفوظ بماند، هم بتواند وظائف اجتماعیاش را انجام دهد، هم حقوق اجتماعی و خانوادگیاش محفوظ بماند ؟ چه کنیم که زن مجبور نباشد بین این چند تا، یکیاش را انتخاب کند ؟ اینها جزو مسائل اساسی ماست. حد زاد و ولد در جامعهی ما چیست ؟ من اشاره کردم؛ یک تصمیمِ زماندار و نیاز به زمان و مقطعی را انتخاب کردیم، گرفتیم، بعد زمانش یادمان رفت ! مثلاً فرض کنید به شما بگویند آقا این شیر آب را یک ساعت باز کنید. بعد شما شیر را باز کنی و بروی ! ماها رفتیم، غافل شدیم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش میدهند که آقا جامعهی ما در آیندهی نه چندان دوری، جامعهی پیر خواهد شد؛ این چهرهی جوانی که امروز جامعهی ایرانی دارد، از او گرفته خواهد شد. حد زاد و ولد چقدر است ؟ چرا در بعضی از شهرهای بزرگ، خانههای مجردی وجود دارد ؟ این بیماری غربی چگونه در جامعهی ما نفوذ کرده است ؟ تجملگرائی چیست ؟ بد است ؟ خوب است ؟ چقدرش بد است ؟ چقدرش خوب است ؟ چه کار کنیم که از حد خوب فراتر نرود، به حد بد نرسد ؟ اینها بخشهای گوناگونی از مسائل سبک زندگی است، و دهها مسئله از این قبیل وجود دارد؛ که بعضی از اینهائی که من گفتم، مهمتر است. این