بیانات سال 91


و شیروان و بجنورد کجا ؟ - اما همین مردم در عرصه‌ی مقابله‌ی با دشمن، با هم متحد شدند؛ دیگر مسئله‌ی ترک و فارس و کُرد و کُرمانژ و ترکمن و بقیه‌ی قومیتها مطرح نبود، مسئله‌ی شیعه و سنی مطرح نبود؛ همه با هم متحد شدند، در مقابل دشمن ایستادند؛ جوانهاشان را دادند، مردها رفتند. از یک خانواده گاهی چهار جوان به میدان جنگ میرفتند. پدر این چهار جوان میگفت یکی‌تان بمانید، خانه را اداره کنید تا من به میدان جنگ بروم. این مسابقه‌ی در جانفشانی را دیگر در کجا میشود سراغ کرد ؟

دشمن میخواست کشور را متلاطم کند، میخواست آرامش و ثبات و استقرار را از ملت ایران بگیرد؛ درست بعکس، خدای متعال در مقابل کید دشمنان آنچنان تقدیری کرد که « ﴿و مکروا و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین »  .( ۲ ) ملت به برکت دفاع مقدس، از آنجائی که بود، جلوتر رفت؛ آمادگی‌اش بیشتر شد. این توطئه‌ی دشمنان مستکبر و گرگهای آدمیخوار هم در مقابل ملت ایران اثری نکرد.

بعد سعی کردند این ثبات را از داخل به هم بریزند. من فقط اشاره کنم؛ نمیخواهم وارد تفاصیل شوم. هم در سال ۷۸، هم در سال ۸۸ - با فاصله‌ی ده سال - نقشه و توطئه‌ی دشمن یک جور بود. در هر دو مورد سعی‌شان این بود که بتوانند ثبات سیاسی را در کشور به هم بزنند؛ سعی‌شان این بود که تلاطم ایجاد کنند؛ این آرامش عمومی را، این ثبات را از این ملت بگیرند.

این ثبات و آرامش را باید قدر بدانیم. ملت قدر میدانند. من که به شما عرض میکنم، در واقع خطابم به کسانی است که میخواهند قدرنشناسی

«5»