این توفیق، لطف الهی است؛ شکر لازم دارد. پس اگر ما توانستیم خدمتگزاری کنیم، باید بدون منت باشد. این یک نکته است. یک نکتهی دیگر این است که در خدمتگزاری باید هیچگونه تمایزی قائل نشد. مسئولیت در هر بخشی از بخشها عبارت است از خدمت به آحاد مردم. این دوست ماست، این بیگانهی از ماست، این دشمن ماست، این گرایش سیاسیاش این است، گرایش دینیاش این است؛ اینها هیچ تأثیری ندارد. خدمت باید عمومی باشد، برای همه باشد؛ آن وقت این تأثیر میگذارد در عمل کسانی که در مجموعههای بزرگ مشغول خدمتگزاری هستند؛ مثل یک استان، یا مثل یک شهرستان. بخشهای مختلف شهرستانها، جورواجور انسانهائی را در خود جای دادهاند؛ لذا نگاه نسبت به همه باید یکسان باشد. خدمت مال همه است، متعلق به همه است، ما هم باید امانتداری کنیم؛ آنچه را که در اختیار ماست، در اختیار همه قرار بدهیم. یک نکتهی دیگر، مسئلهی همت بلند در خدمترسانی است. این استان، همان طور که دوستان گفتند - بنده هم در گزارشها همین را یافتهام - از لحاظ پیشرفت مادی، جزو استانهای ردیفهای پائین است. یک مقدار به خاطر این است که استان، جدیدالولاده است؛ شاید عوامل دیگری هم وجود داشته است. باید مسئولین این استان همت را بر این بگمارند که رتبهی استان را از لحاظ پیشرفت و دست یافتن به شاخصهای مهم حیاتی، در طول مدت معینی بالا ببرند؛ مثلاً به ده استانِ اول کشور برسانند. وقتی همت ما این بود - که این، همت مضاعف است - طبعاً کار مضاعف هم میطلبد. کار مضاعف فقط به معنای حجم کار نیست؛ بلکه به معنای کیفیت