بیانات سال 91


که در دنیا و در بین ملّتها راه افتاده بود و جاذبه‌ای که برای بعضی از ملّتها به‌وجود آورده بود، طبعاً یک عده‌ای را مجذوب خودش کرده بود و دوروبریهای ایشان هم از این طریق به ایشان خیانت کردند؛ لکن این مرد، هم به‌خاطر پایبندیاش به اسلامْ جذب تفکّر مارکسیستی نشد و رد کرد به‌طور صریح و قاطع آن نظریّه را - با اینکه جزو نزدیکترین‌هایی که با او از اوّل همراه بودند، گرایش پیدا کردند؛ البتّه آنها هم ناکام از دنیا رفتند، هیچ‌کدام آنها هم خیری از این زندگی ندیدند و از آن جریان بلشویکی هیچ خیر و تجاوب جوانمردانه‌ای مشاهده نکردند - و مخالفت کرد، هم با اجنبی مخالف بود؛ یعنی چون سیاستی بود که از طرف اجانب بود، با اینکه اینها مقابله‌شان با دستگاه‌های حاکم مثل انگلیس و روسهای قزّاق و مانند اینها بود، امّا درعین‌حال به آن طرف هم جذب نشد؛ استقلال را حفظ کرد. یک نمونه‌ی خیلی برجسته‌ای است میرزا کوچک خان؛ خداوند ان‌شاءاللّه درجاتش را عالی کند.

کار شما هم با این اهدافی که ذکر کردید و با ترتیبی که گفتید بسیار کار خوبی است. البتّه کتاب درباره‌ی میرزا کوچک زیاد نوشته شده. خوشبختانه اخلاص این مرد موجب شده که بر خلاف دیگر کسانی که در این صراطهای مبارزات و مانند اینها وارد شدند، اسمش سر زبانها باشد و همه بشناسند او را، در حالی که خیلی از این کسانی را که من اشاره کردم مردم نمیشناسند اصلاً و اسمشان را هم - بعضیها را - نشنفته‌اند، لکن ایشان در بین مردم شناخته شده است، کتاب درباره‌اش نوشته شده. سعی بشود یک کار جامع

«3»