بیانات سال 91


کار کرد ؟ این دنده‌ی سنگینی که توانست این موتور را به راه بیندازد، چه بود ؟ آیات مکی را نگاه کنید؛ در درجه‌ی اول، ذکر قیامت، ذکر عذاب الهی، ترساندن از نقمت الهی برای کافران و دُوران و کوران است؛ اینها بود که آن تکان اول را به مردم داد. ما از این نکته نباید غفلت کنیم. شفاعت به جای خود محفوظ، محبت به جای خود محفوظ، ولایت به جای خود محفوظ؛ اما خدای متعال، هم رحمت دارد، هم سخط دارد. سخط الهی را هم به یاد خودمان بیاوریم؛ اول به یاد خودمان، بعد به یاد مردم. این است که دلهای ما را تکان میدهد، این است که ما را از اعماق جهالتها و مادیگریها و گرفتاریها بیرون میکشد؛ اینها جزء نیازهای ماست. دنیا را بشناسیم، آخرت را بشناسیم، وظیفه را بشناسیم، جهاد را بشناسیم.

امروز ملت ما یک ملت تازه متولد شده‌ی در دنیای گرفتار است، با یک خلقت دیگر، با یک هیئت دیگر، با یک شاکله‌ی دیگر، با ابعاد وجودىِ نو. در دنیائی که همه‌ی عوامل برای دور کردن دلها و مردم از معنویت بسیج شده بودند و تلاش میکردند و همچنان میکنند، یک ملتی متولد شده است با زیربنای ایمان؛ این چیز کمی است ؟ این مثل الماس میدرخشد. هیچ لازم نیست ما پیرایه ببندیم؛ مثل خورشید نورافشانی میکند. ما یک چنین ملتی داریم. هم معنویت، هم آگاهیهای دنیوی، هم زیور دانش، هم تلاشهای سیاسی، هم کار درست تبلیغی، هم سازندگی خود، هم سازندگی جامعه، هم رسیدن به بنای اقتصادی، هم رسیدن به بنای اخلاقی؛ اینها همه جزو کارهای ماست. شما نگاه کنید ببینید در این بخشهای گوناگون و متنوع، چه کار میتوانید بکنید؛ چقدر میتوانید آگاهی بدهید. شاعر ما متوجه به

«6»