که به شاه میگفتیم شما به فلان چیز احتیاج دارید، به فلان چیز احتیاج ندارید ! آنها بودند که میگفتند این رابطه را باید برقرار کنید، این رابطه را باید قطع کنید؛ نفت را این مقدار تولید کنید، این مقدار بفروشید؛ به کی بفروشید و به کی نفروشید ! کشور با سیاست آمریکا، با نقشهی آمریکا، و پیش از آن با سیاست و نقشهی انگلیس اداره میشد. این کشور وابسته تبدیل شد به ایران مستقل، ایران سرافراز. سران فاسد و خائن و پولپرست و غرق در شهوات و لذتهای مادی و حیوانی، بر این کشور حکمرانی میکردند؛ این تبدیل شد به نمایندگان مردم؛ جای خود را دادند به زمامدارانی که نمایندگان مردم بودند. در این سی و چند سال کسانی بر این کشور فرمانروائی کردند، قدرت را در دست گرفتند، سیاست و اقتصاد را در دست گرفتند که نمایندهی مردم بودند. با همهی ضعفها و با همهی قوّتهائی که در اشخاص مختلف وجود داشت، این خصوصیت همه بود که اینها نمایندههای مردم بودند؛ کسانی بودند که کیسهای برای خود ندوخته بودند - البته یکی ضعیفتر است، یکی قویتر است - این خیلی مسئلهی مهمی است. آن سیاستمداران خبیثِ وابستهی طماعِ پستِ فرودست در مقابل دشمنان و خشمگین در مقابل مردم، تبدیل شدند به نمایندگان مردم. کشور عقبماندهی ما از لحاظ علمی، تبدیل شد به یک کشور پیشرفتهی علمی. ما قبل از انقلاب هیچ افتخار علمی در کشور نداشتیم. امروز دیگران دربارهی ما میگویند، مراکز سنجش جهانی دربارهی ایران قضاوت میکنند که رشد و شتاب پیشرفت علمی، یازده برابرِ متوسط دنیا است. این چیز کمی است ؟ مراکز سنجش علمی پیشبینی میکنند که تا چند سال دیگر - تا سال ۲۰۱۷ - ایران در رتبهی چهارم علمی دنیا قرار