بیانات سال 92


حرکتی را - که نظیر و شبیهی ندارد - ارائه‌ی به تاریخ کرد و در مقابل چشم بشریّت گذاشت که هرگز فراموش نخواهد شد؛ الگو است. فداکارىِ برای هدف الهی، در آن حجم، در آن مقیاس عظیم؛ فداکارىِ به معنای دادن جان خود، جان عزیزان؛ اسارت حرم اهل‌بیت، با آن وضع، با آن فجاعت؛ تحمّل این حادثه‌ی سخت، برای اینکه اسلام بماند، برای اینکه ظلم‌ستیزی به‌عنوان یک اصل در تاریخ اسلام و در تاریخ بشریّت به یادگار بماند؛ این چیزی است که دیگر نظیری برای آن نمیشود پیدا کرد. خیلیها در راه خدا شهید شدند، در رکاب پیغمبر، در رکاب امیرالمؤمنین، در رکاب انبیاء الهی، هیچ‌کدام با حادثه‌ی کربلا قابل مقایسه نیست. فرق است بین آن کسی که در میان هلهله و تحسین یاران و همراهان و به امید فتح و پیروزی وارد میدان میشود میجنگد و بعد شهید میشود و به خاک هلاک می‌افتد - که البتّه اجر بسیار بالایی دارد - و بین آن جماعتی که در یک دنیای تاریک و ظلمانی، در هنگامی که همه‌ی سرجنبانان بزرگ دنیای اسلام از همراهی با آنها سر باز میزنند بلکه آنها را بر این اقدام ملامت هم میکنند، امید یاری از هیچ‌کس نیست، کسی مثل عبدالله‌بن‌عباس آنها را منع میکند، کسی مثل عبدالله‌بن‌جعفر آنها را منع میکند، یاران و مخلصان و علاقه‌مندان در کوفه از همراهی با او سر باز میزنند، تنهای تنها، فقط با تعداد معدودی از یاران مخلص، و با خانواده - با همسر، با خواهر، با خواهرزاده‌ها، با برادرزاده‌ها، با جوانان، با فرزند شش ماهه - وارد میدان میشود. این یک حادثه‌ی عجیبی است؛ یک منظره‌ی پرشکوهی است در تاریخ که در مقابل چشم بشریّت گذاشته شده است. امام حسین علیه‌السّلام خود را برای یک چنین روزی آماده میکرد.

«2»