چند عنصر را من اینجا یادداشت کردهام - شش هفت عنصر را - اینها همهاش واقعیتها است: واقعیت اول: کشور ما کشوری است با جغرافیای مهم. موقعیت جغرافیائی ما یکی از موقعیتهای جغرافیائی خوب کشورهای دنیا است. اگر کشورهای دنیا را از لحاظ موقعیت جغرافیائی به چند درجه تقسیم کنیم، یقیناً ایران در درجات بالا یا در بالاترین درجه قرار خواهد گرفت. از لحاظ موقعیت جغرافیائی، این یک امتیاز است؛ این را ما داریم، این خداداد است. واقعیت دوم، تاریخ و ریشههای تمدنی ما است. ریشههای تمدنی کهن ما، تاریخ ما، تاریخ باافتخاری است؛ بخصوص از دورهی اسلام به این طرف. قبل از اسلام هم برجستگیهائی در تاریخ کشور ما وجود دارد، اما بعد از اسلام این برجستگیها بمراتب بیشتر شده؛ از لحاظ علم، از لحاظ صنعت، از لحاظ مسائل فرهنگی، از لحاظ افتخارات گوناگون سیاسی، از لحاظ توسعهی کشور؛ چه توسعهی کیفی، چه توسعهی کمّی. این تاریخ ما است. میراث علمی ما در بخشهای مختلف دانش بشری و دانشهای الهی، میراث کمنظیری است. واقعاً کمتر کشوری در همین مناطق آسیا و تمدنهای کهن - در هند و چین و مصر و امثال اینها - اینجور بوده است؛ حالا مناطق غرب که گذشتهی آنچنانیای ندارند. بنابراین ما از لحاظ تمدن جزو برجستهها و برترینها هستیم؛ این هم یک واقعیتی است. واقعیت سوم، ثروتهای طبیعی و انسانىِ چشمگیر است. حدود بیست و چند سال قبل از این گفته میشد که ذخیرهی نفت کشور در فلان تاریخ - یک