جلسات خصوصی میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید ؟ چرا برای کشور هزینه درست کردید ؟ اگر خدای متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروههای مردم به جان هم میافتادند، میدانید چه اتفاقی میافتاد ؟ میبینید امروز در کشورهای منطقه، آنجاهائی که گروههای مردم مقابل هم قرار میگیرند، چه اتفاقی دارد میافتد ؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت بهخرج دادند. در قضایای سال ۸۸، این مسئلهی اصلی است؛ این را چرا فراموش میکنید ؟ دربارهی حادثهی سال ۷۸ هم ما حرف زیاد داریم؛ آن هم داستان دیگری است. دنبال همین موضوعی که عرض کردم، این را هم بگویم که یکی از دوستان گفتند اگر در دانشگاه چنین شود یا چنان شود، ما بشدت برخورد خواهیم کرد. من معنای این « شدت » را درست نفهمیدم ! این برادری که این مطلب را گفتند، اتفاقاً منطق بیانیشان بسیار متین و مستحکم و سنجیده بود. خیلی خوب، شما که اهل منطقید، شما که به این خوبی استدلال میکنید، شما که میتوانید اینجور از مبانی درستِ خودتان دفاع کنید، چه احتیاج دارید که با شدت برخورد کنید ؟ اگر مراد از شدت، شدت در بیان و بحث و استدلال و نگارش است، خب حرفی نیست؛ اما اگر به معنای دیگری است، نه، من موافق نیستم که در مقابل نظر مخالف خودتان، یا فلان پدیدهی مخالف نظر شما، کار همراه با عنف، با شدت - به آن معنائی که ممکن است مورد نظرتان باشد - صورت بگیرد.