من نمیمانَد، اما به طور کلی یادم هست که بسیار خوب بود. امسال هم همین جور؛ امسال هم بحمدالله آنچه شما جوانها در بخشهای مختلف بیان کردید، مطالب پخته و سنجیدهای بود. اغلب این حرفهائی را که شما گفتید، من قبول دارم. پیشنهادهائی هم در ضمن بیاناتتان بود که امیدواریم انشاءالله دستگاههای کشور، خود ما، مسئولین دیگر، بتوانیم این پیشنهادها را بیشتر بررسی کنیم و راه تحقق خواستههائی که در ورای این پیشنهادها هست، پیدا شود. من چند تا مطلب را در ضمن بیانات شما اینجا علامتگذاری کردم که دربارهاش یک جملهای عرض کنم. یکی از آقایان دربارهی لزوم اندیشکدهها مطلبی گفتند؛ حرف کاملاً درستی است، من تأیید میکنم؛ و این را باید طراحی کرد دیگر. حالا آن دوستمان گفتند که ما یک الگوی محدودی هم برای این داریم و تحویل میدهیم، که چیزی ظاهراً به من تحویل ندادند. یکی از دوستان به مسئلهی اعتدال اشاره کردند و از من خواستند که « اعتدال » را معنا کنم؛ چون دولت منتخب، شعار اعتدال میدهد. به نظرم این تکلیف من نیست که اعتدال را معنا کنم. بالاخره هر کسی یک نیتی، یک فکری پشت سر حرف و شعارش هست. رئیس جمهور منتخبِ محترم حتماً این کار را خواهد کرد و اعتدال را معنا خواهد کرد و عرصه برای قضاوتها باز است؛ ما هیچ کس را از قضاوت کردن دربارهی مطالبی که گفته میشود، منع نمیکنیم. البته من توصیههائی دارم که شاید انشاءالله در خلال مطالب عرض کنم.