بیانات سال 92


باشد و مورد استبعاد باشد، امّا من و شما که تجربه کردیم، ما که دیدیم چطور یک امرِ نشدنی شد؛ نشدنیتر از این وجود نداشت که انسان خیال کند با دست خالی، با حضور در خیابانها میشود یک رژیم مستبدِّ مستکبرِ متّکی به همه‌ی قدرتهای جهانی را سرنگون کرد و به جای او یک نظام اسلامی آورد؛ آن هم نه یک نظامی منطبق بر معیارها و استانداردهای غربی؛ نظامی اسلامی، نظام فقاهتی. چه کسی باور میکرد چنین چیزی عملی بشود ؟ امّا شد؛ همین چیزِ نشدنی اتّفاق افتاد.

قضیّه‌ی شورشهای اوّل انقلاب، قبل از شروع دفاع مقدّس، یک مسئله‌ی دیگر است؛ شورشهایی که از خارج هم حمایت میشد - یادتان است دیگر - در شرق کشور، در غرب کشور، در شمال کشور، در جنوب کشور؛ کجا بود که این شورشهای قومی و طائفی و امثال اینها وجود نداشته باشد ؟ کدام کشور و کدام دولت تازه‌پا که نه یک ارتشی دارد، نه یک نیروی مسلّحی دارد، نه نیروی امنیّتی درست‌وحسابیای دارد، میتواند با یک چنین چیزی در بیفتد و بر آن فائق بیاید ؟ جمهوری اسلامی فائق آمد.

جنگ تحمیلی و قضیّه‌ی دفاع مقدّس، نمونه‌ی دیگر است؛ خب اینها حرفهای هزار بار یا هزاران بار گفته‌شده است؛ لکن باید به یاد بیاوریم اینها را. جنگ تحمیلی، فقط جنگ یک دولت همسایه با ما نبود؛ یک جنگ بین‌المللی علیه ما بود با همه‌ی ابزارها. همه‌ی تلاششان را کردند، نتوانستند بعد از هشت سال یک وجب از خاک کشور را تصرّف بکنند؛ این چیز کمی است ؟ و همین‌طور مسائل گوناگون دیگر. خب، اینها وعده‌هایی است که محقق شد. « اِن تَنصُروا اللهَ ینصُرکُم » را دیگران اگر در قرآن فقط خوانده‌اند،

«5»