بود آلمانها بسازند - [ که ] پولش را هم گرفتند، بالا هم کشیدند، جوابی هم ندادند بعد از انقلاب - خب، فرض کنید یک نیروگاه هستهای هم فلان کشور غربی بیاید اینجا، خودش بسازد، خودش اداره کند، از برقش ما استفاده کنیم. این هیچ وزانتی برای یک ملّت محسوب نمیشود؛ هیچ ارزشی به حساب نمیآید. آن وقتی اعتبار و وزانت برای یک کشور بهوجود میآید که خودش توانایی از خود بُروز بدهد. این توانایی وقتی در شما پیدا شد، آنوقت میتوانید در شرایط برابر، از تواناییهای دیگران هم استفاده کنید، همچنانکه آنها از تواناییهای شما استفاده خواهند کرد. درست گفتند یکی از دوستان ،( ۳ ) بدیهی است که یک کشور همهی فصول و سطوح مورد نیازِ در مسائل علمی و فنّاوری را نمیتواند خودش تهیّه کند، باید از دیگران هم بگیرد؛ امّا این گرفتن از دیگران به صورت دست دراز کردن به سوی دیگران نیست؛ به صورت معاملهی برابر و پایاپای [ است ]؛ علم میدهید، علم میگیرید؛ فنّاوری میدهید، فنّاوری میگیرید؛ احترامتان هم در دنیا محفوظ است. این لازم است. من به شما جوانهای عزیز که فرزندان انقلابید و فرزندان نظام اسلامی هستید، این را هم بگویم: دشمنىِ جبههای که امروز در مقابل ایران اسلامی قرار گرفته و دشمنی میکند، متمرکز روی همین نقطهی قدرتمند شدن ایران است؛ نمیخواهند این اتّفاق بیفتد. این نگاه کلان را باید در همهی حوادث و قضایا - قضایای سیاسی، قضایای اقتصادی، قضایای گوناگون بینالمللی و منطقهای که مربوط به کشورتان است - همواره در نظر داشته باشید، فراموش نکنید. یک جبههی سیاسی پرقدرتی امروز در دنیا وجود