بیانات سال 92


است که باید در کشور فکر بشود. چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته ؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزه‌ی جنسی ؟ ما باید به این فکر کنیم. خب، از آن‌طرف میگویند که اینها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند؛ ببینیم چگونه میشود کاری کرد که همه‌ی اینها با هم جمع بشود. ما نباید تصوّر بکنیم که حتماً بایستی یک نفری یک خانه‌ی مِلکی داشته باشد، یک شغل درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه، ﴿اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه  ؛( ۴ ) این قرآن است [ که‌ ] با ما دارد این‌جور حرف میزند. یعنی همه‌ی آن گره‌های ذهنی‌ای را که وجود دارد در این زمینه، باید شما باز کنید، یعنی شأن شما و همایشی از این قبیل، این است که بایستی این کار فکری و علمی را بکند؛ یعنی صرفاً بیان فکر، بیان خواست و حتّی شعارهایی در این زمینه نباشد. واقعاً کار بشود، کار فکری بشود؛ عوامل کاهش جمعیّت و موجبات افزایش جمعیّت به‌نحو مطلوب و با اعتدال متناسب، درست سنجیده بشود، مطرح بشود [ تا ] اقناع بشوند افکار نخبگان. در این زمینه خب الان عامّه‌ی مردم، بعضی‌ها متدیّنند، بعضی‌ها متعبّدند، وقتی گفته میشود، میروند سراغ باروری بیشتر؛ لکن نخبگان جامعه باید قانع بشوند، باید مسئله را قبول کنند؛ اگر نخبگان قبول کردند، کار سهل میشود، کار فرهنگ‌سازی آسان میشود. در این زمینه‌ها ان‌شاءالله بایستی آقایان تلاش کنید و امیدواریم ان‌شاءالله موفّق باشید.

بنده همچنان معتقدم کشور ما کشور هفتاد و پنج میلیونی نیست؛ کشور ما کشور صد و پنجاه میلیونی [ است‌ ]؛ حالا ما دستِ‌کم را گرفتیم گفتیم

«4»