را دارند، برای همهی اجتماعات وجودشان مبارک است؛ چون اجتماعات بشری خالی از دشمن نیستند - حالا کم یا زیاد؛ یک وقت مثل ما دشمن زیاد دارند، یک وقت هم این قدر دشمن ندارند امّا بالاخره دارند - و اگر چنانچه این جامعه در درون خود یک نیروی مواجهشونده و مقابلهکنندهای داشته باشد که همان مبارزین و رزمندگان و مجاهدین هستند، میتواند احساس امنیّت بکند؛ والّا اگر این را نداشته باشد، مثل بدنی است که در درون خودش آن گلبولهای سفید را که مثلاً مأمور به مواجهه هستند، نداشته باشد؛ انواع و اقسام بیماریها بر این جامعه ممکن است عارض بشود. اینکه این مجموعه بیایند برای مسئلهی عاشورا و مسئلهی عزاداری حسینبنعلی ( علیهماالسّلام ) تلاش بکنند و کار کنند و آن را گرم و گرامی و زنده بدارند، این خیلی کار مناسب و لازمی است. بنابراین نَفْس این انتساب، یعنی انتساب هیئت عزاداری به رزمندگان، چیز مبارکی است، چیز خیلی خوبی است، این را رها نکنید و هر چه میتوانید حفظ کنید و نگه دارید. نکتهی دیگر این است که اسم هیئت در آن تبادر عرفی، [ به معنی ] بینظمی است؛ میگویند فلانی هیئتی عمل میکند، یعنی بینظم عمل میکند. تقریباً میشود گفت شما اوّلین کسانی هستید که آمدید این مجموعهای را که گویا طبیعتش طبیعت " بینظمی " است، تحت نظم درآورید؛ این خیلی چیز خوبی است. خب، هیئتی بودن - که به اصطلاح تعبیری از بینظم بودن است - بهخاطر چیست ؟ بهخاطر این است که وقتی کسی وارد هیئت امام حسین میشود