است. [ در مورد ] مصوبات؛ بله، من هم کاملا اعتقادم بر همین است که به کلیات و مسائل اهم، مسائل بنیانی و زیرساختی باید پرداخته بشود؛ همچنان که در این چند سال اخیر بخصوص به این معنا توجه شده. ما قبلها از این جهت ناراحت بودیم که در شورا چیزهای جزئی گاهی وقت طولانیای میگرفت؛ همان وقت در سالهای دههی ۶۰ که خود بنده هم در شورا بودم، همین مشکل را داشتیم که گاهی اوقات سرِ یک فرد و یک شخص مبالغی وقت گرفته میشد؛ کارهای اساسی میماند زمین؛ لکن خب بحمدالله حالا اینجور نیست. مسئلهی سوم مسئلهی ضمانت اجرا است؛ مصوبات اینجا بایستی اجرا بشود؛ حالا سازوکاری برای ضمانت اجرا تدوین میکنید، فبهاونعمة؛ اگر فرض کنیم که یک سازوکار خاصی هم برای ضمانت اجرای مصوباتِ اینجا تدوین نمیشود، خودِ حضور رئیس جمهور و رئیس قوهی مقننه برای قانونگذاری - آنجاهایی که احتیاج به قانونگذاری است - و وزرای محترم و مسئولان دستگاههای ذیربط، باید به معنای ضمانت اجرا باشد؛ یعنی وقتی که فرض بفرمایید نقشهی جامع علمی - که واقعا یکی از کارهای بزرگ شورا تدوین این سند نقشهی جامع علمی کشور بود که کار بسیار خوبی شد و سازوکار اجرایی خوبی هم برای آن تدوین شد که این جزو کارها است - تدوین میشود، دستگاههای اجرایی هر کدام به سهم خودشان بایستی اهتمام داشته باشند به اینکه این انجام بگیرد؛ یا مثلا فرض کنید سند مهندسی فرهنگی - که شنیدم کار آن نزدیک به اتمام [ است ] یا اتمام پیداکرده - [ که ] باید برای آن هم سازوکار اجرایی حتما تهیه بشود که