بیانات سال 92


آشکار شد، برای همه مدلّل شد، همه این را فهمیدند. میشنوید لحنهای اینها را، حرفهای اینها را؛ آنجایی که اقدام نمیکنند، میگویند نمیتوانیم - راست میگویند، نمیتوانند - و اگر میتوانستیم تاروپود صنعت هسته‌ای ایران را بکلّی از هم جدا کنیم، میکردیم، امّا نمیتوانیم. بله، البتّه نمیتوانند. چرا نمیتوانند ؟ چون این ملّت اراده کرد که در این مسئله و در همه‌ی مسائل خود روی پای خودش بایستد و ایستادگی کند، ابتکار خودش را به میدان بیاورد؛ و آورد؛ [ بنابراین‌ ] دشمن نمیتواند کاری بکند؛ در همه‌ی مسائل همین‌جور است. دشمنی آنها روشن شد، ناتوانی آنها هم روشن شد، حالا به این در و آن در میزنند. شخصیّت‌های سیاسی‌شان، مطبوعاتشان، محافل سیاسی‌شان کینه‌های درونی خودشان را، کینه‌های قدیمی خودشان را که در طول این سی سال مکرّر با تعبیرات گوناگون نشان داده‌اند، باز آنها را نشان میدهند: مسئله‌ی حقوق بشر، مسئله‌ی اسلام، مسئله‌ی پایبندی به موازین دینی؛ اینها حرفهایی است که آنها امروز دارند متعرّض میشوند. بنده عرض میکنم هر کس دیگری [ هم‌ ] درباره‌ی حقوق بشر حرف بزند، آمریکایی‌ها حق ندارند درباره‌ی حقوق بشر حرف بزنند؛ [ چون‌ ] دولت آمریکا بزرگ‌ترین نقض‌کننده‌ی حقوق بشر در دنیا است؛ نه [ فقط ] دیروز، [ بلکه ] همین امروز، همین حالا؛ اینها کسانی هستند که رژیم غاصب صهیونیستی به پشتوانه‌ی اینها و پشت‌گرمی اینها است که دارد این همه شرارت در این منطقه میکند. فلسطین در چه وضعی است ؟ فلسطینی‌ها در چه وضعند ؟ غزّه در چه حالی است ؟ احوال مردم غزّه را مردم دنیا نمیدانند ؟ بیمارِ محتاج درمان اضطراری در آن قطعه‌ی مظلومِ زمین، روی زمین مانده است، داروهای ابتدایی در اختیار او قرار نمیگیرد ! چرا ؟ چون آمریکا پشت

«8»