در یک ابعاد وسیعتر، آن روز خود اصل انقلاب هم همینجور بود. آن روزی که امام بزرگوار نهضت را در سال ۴۱ شروع کردند، این گسترهی عظیم، این محصول شگفتآور به ذهن کسی نمیرسید، امّا اتّفاق افتاد؛ البتّه عللی دارد که چطور میشود یک حادثهای برکت پیدا میکند - که جای بحث آن اینجا نیست - بههرحال حادثهی نوزدهم بهمن یک حادثهی پربرکتی بود. یکی از چیزهایی که در تحلیل این حادثه و آثار این حادثه مورد غفلت قرار گرفته است، تأثیر این حادثه است در ایجاد استقلال؛ در کجا ؟ در ارتش؛ یعنی بخشی از نظام اجتماعىِ زمان طاغوت که بیشترین رنج را از تسلّط و دخالت بیگانگان متحمّل شده بود؛ حادثهی نوزدهم بهمن در یک چنین دستگاهی و در یک چنین سازمانی، احساس استقلال را بیدار کرد. این احساس را در کلّ ارتش - اوّل در نیروی هوایی و بعد در بقیّهی بخشها زنده کرد که میتوان خود را از زیر چتر نفوذ بیگانگان مداخلهگر و دستانداز خارج کرد. لذا به دوستان همین حالا میگفتم ،( ۳ ) اوّلین جایی که « جهاد خودکفایی » در آن به وجود آمد، نیروی هوایی بود؛ بعد بتدریج در کلّ ارتش گسترش پیدا کرد. این روحیّهی استقلال و خودباوری برای ارتش مهم بود، برای نیروهای مسلّح [ هم ] مهم بود، تا امروز هم مهم است، برای آینده هم مهم است - این را بهعنوان جملهی معترضه عرض میکنم، بحث من چیز دیگری است: برای اینکه بتوانید کارآمدی خودتان را در مقابلهی با تهدیدها در جایگاهتان که جایگاه حفظ امنیّت هوایی کشور است نشان بدهید، باید احساس استغنا از دیگران و استقلال و رجوع به خود و تکیهی بر ظرفیّتهای خود داشته باشید؛ آنوقت استعدادها میجوشد؛ کمااینکه تاحالا اینجور بوده است و بعد از این هم همینجور خواهد بود - مسئلهی استقلال،