بیانات سال 92


در چند عرصه این آرامش به هم خورده؛ اولاً در عرصه‌ی اقتصادی - که مهم‌ترین امتیازشان پیشرفت اقتصادی و رشد اقتصادی بود - میبینید که وضع چه‌جوری است: هم اروپا دچار بحران اقتصادی است، هم آمریکا دچار بحران اقتصادی است؛ آن اقتصاد مستقر، امروز نشانه‌های ورشکستگی را دارد در خودش نشان میدهد. خب، فرض بفرمایید دولتِ کشوری بیش از همه‌ی درآمد ناخالص ملی‌اش مقروض باشد؛ این الان وضعیتی است که در آمریکا وجود دارد؛ دولت مقروضی که راهی هم علی‌الظاهر برای نجات از این مقروض بودن برایش متصور نیست. لذا برنامه‌های گوناگون کلان اینها [ انجام نمیشود ]؛ در خود آمریکا این جور است، در کشورهای بزرگ و قوی اروپایی هم کمتر تبلیغ میشود و گفته میشود اما واقعاً در آنجاها هم همین جور است. در خود آمریکا این رئیس جمهور فعلی - از دوره‌ی اولی که به ریاست جمهوری رسید - وعده‌ی بیمه‌ی خدمات درمانی همگانی را به مردم داد، [ اما ] تا امروز که حدود شش سال از آن روز میگذرد، هنوز موفق نشده این کار را انجام بدهد؛ یعنی کشوری با آن همه امکانات مالی و با آن همه منابع، وعده‌ای را رئیس جمهور به مردمش داده و نتوانسته این وعده را عمل کند؛ اینها است دیگر. بنابراین در عرصه‌ی اقتصادی - که عرصه‌ی مهم کشورهای جبهه‌ی استکبار و قدرتهای سنتی دنیا بود - اینها دچار بحرانند، دچار مشکلاتند؛ اروپا هم - در خبرها همه میبینند، همه میشنوند - در کشورهای مختلف، دچار مشکلات عدیده‌ی اقتصادیند.

در عرصه‌ی اخلاقی هم اینها شکست خورده‌اند؛ خب، تمدن کنونی غرب بر اساس پاسداشت انسان به‌وجود آمد؛ بر اساس اومانیسم و اصالةالانسانیه

«4»