نیست و حرفهایی است که همهی آقایان میدانید، [ اما ] تکرار اینها و گفتن اینها مفید است؛ کارهایی که ما برعهده داریم، زیاد است؛ از جمله اینهایی است که عرض میکنم: یکیاز آنها واقعبینی است؛ ما باید واقعیتهای موجود جامعهی خودمان را ببینیم. معمولاً در نگاه به واقعیتها، طبیعت انسان این است که سراغ نقاط ضعف میرویم. همهی این چیزهایی که ما میبینیم، فرض بفرمایید که گرانی را میبینیم [ یا ] تحقق نیافتن برخی از اهداف اسلامی را مشاهده میکنیم، اینها خب یک واقعیتهایی است و غالباً اینها را میبینیم - بعضیها هم البته همینها را درشت میکنند - لکن واقعیتهای دیگری هم وجود دارد در این کشور؛ اینها را باید دید. یک واقعیت همین است که عرض کردیم، واقعیت ایستادگیِ نظامِ مبتنی بر اسلام؛ این یک واقعیتی است. توقع دشمنان اسلام و دشمنان ایران این بود که مردم بعد از یک سال دو سال پنج سال، خسته بشوند، یادشان برود، از انقلاب دست بکشند؛ کمااینکه در بسیاری از انقلابهای دنیا همین اتفاق افتاده است؛ اینکه من میگویم " بسیاری "، در واقع باید گفت همه؛ در این انقلابهایی که در دویست، دویستوپنجاه سال اخیر در دنیا اتفاق افتاده است، تا آنجایی که بنده سراغ دارم همهجا همینجور بوده است، بعد از گذشت یک مدتی آبها از آسیاب افتاده است و آن موج انقلاب فروکش کرده و تمام شده، برگشته به حالت سابق. بنده به یک کشوری رفتم زمان ریاست جمهوری، یک کشور انقلابی که هفت هشت ده سالی بود انقلاب کرده بودند، رئیس آن کشور هم جزو همان