حرکت میکنیم که بخش معْظمی از آن را معلمین در نهاد ما قرار دادهاند؛ این خیلی چیز مهمی است. یک کشور اگر بخواهد به سرافرازی برسد، به رفاه و غنا برسد، به علم و تفوّق علمی منتهی شود، اگر بخواهد مردم شجاع، آزاده، فهمیده، عاقل، خردمند و متفکر تحویل جامعهی بشری دهد، باید این زیرساخت اصلی را درست کند؛ زیرساخت تعلیم دوران کودکی و نوجوانی. این، شأن معلم است. لذا به معلم خیلی باید احترام کرد. برای ایجاد آمادگی لازم در معلم، خیلی باید صرف وقت کرد. برای تهیهی سازوکاری که تعلیم و تربیت در آن مؤثر باشد و جهتِ درست داشته باشد، خیلی باید سرمایهگذاری کرد. اینکه ما بر روی این تحول بنیادین در آموزش و پرورش در سالهای گذشته تکیه کردیم ــ که خب، بحمدالله امروز سند این تحول در اختیار آموزش و پرورش است و در واقع نقشهی راه، مشخص و معیّن شده است ــ برای خاطر این است. تحول در انسانها، تغییر صحیح در دلها و باورها و حرکات و خلقیات و امثال اینها، احتیاج دارد به یک زیرساخت محکم؛ این زیرساخت، آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش ما آن روزی که در کشور به شکل جدید درآمد، بر اساس یک مبنای فکری و اعتقادىِ دیگر به وجود آمد؛ ما هم در طول دهها سال ــ از اوّلی که آموزش و پرورش جدید در کشور آمد ــ بر همان مبنا حرکت کردیم، در واقع در همان ریل پیش رفتیم؛ که خب، ریل درستی نبود. این سند تحول باید ما را به سمت هدفهای اسلامی حرکت دهد؛ باید جامعه را به سبک زندگىِ حقیقتاً اسلامی پیش ببرد؛ باید بتواند در ما خصلتهای