اما آنچه من یادداشت کردم که عرض بکنم، دو سه بخش دارد که، هر بخش را بهنحو متناسب با وقت عرض میکنم. اولاً دانشجو را ما جزو مجموعههاى نمایشگرِ وجدان بیدار ملت و کشور بهحساب بیاوریم که واقع قضیه همین است. اگر دانشجویان در یک جامعهاى جهتگیرىاى داشته باشند و حرکتى بکنند و خواستى داشته باشند، این نشاندهندهى گرایش عمومى جامعه است؛ در همهجاى دنیا هم همینجور است. دانشجو در واقع جزو مجموعههایى است که وجدان بیدار ملت را و جهتگیرىهاى آن را نشان میدهد، لذا باید دانشجو خیلى آگاهانه با مسائل برخورد کند؛ وضعیت خود را، وضعیت محیط خود را، تهدیدها را، فرصتها را، دشمنها را، دشمنىها را باید بشناسد. [ البته ] انتظار این را نداریم که دانشجو از درس و بحث و کار گوناگون، بزند و فقط به کار سیاسى بپردازد؛ نه، این [ منظور ] نیست؛ انتظار داریم که با چشم باز، با نگاه روشن، با احساس تکلیف و با انگیزه به مسائل نگاه کند؛ این انتظار ما از دانشجو است. بعضى از مسائل امروز که با اینها مواجه هستیم، مسائل مربوط به محیط پیرامونى ما است، مسائل منطقه است. مسائل منطقه از مسائل کشور جدا نیست؛ که یک مسئلهى اساسى و مهم امروز، همین مسئلهى فلسطین و مسئلهى غزه است. خب، مسائل غزه و مصائبى که بر مردم غزه امروز دارد میگذرد - که اینجور کارها سابقه هم دارد - از دو منظر باید مورد توجه قرار بگیرد: یک منظر این است که این نشاندهندهى واقعیت رژیم صهیونیستى است؛ رژیم صهیونیستى این است؛ این به نظر من آن بخش نهچندان مهم مسئله است. رژیم صهیونیستى یک رژیمى است که از اولِ