تولد نامشروع خود، بنا را گذاشته است بر خشونت آشکار، انکار هم نمیکنند؛ بنا را گذاشتند بر مشت آهنین، همه جا هم میگویند، افتخار هم میکنند، سیاستشان هم همین است. از سال ۱۹۴۸ که این رژیم جعلى بهطور رسمى بهوجود آمد تا امروز، ۶۶ سال است که سیاست رژیم صهیونیستى همین است. البته تا قبل از اینکه این رژیم رسماً هم شناخته بشود و استعمارگرها آن را بر دنیا و بر منطقه تحمیل کنند، صهیونیستها در فلسطین جنایتهاى زیادى کردند؛ لکن این ۶۶ سال، بهعنوان یک نظام سیاسى هر کار توانستند انجام دادند و هر خشونتى که به ذهن میگنجید که یک دولت میتواند نسبت به یک مردمى انجام بدهد، اینها انجام دادند؛ هیچ ابایى هم ندارند؛ این واقعیت رژیم صهیونیستى است؛ علاجى هم ندارد جز از بین رفتن این رژیم. از بین رفتن رژیم صهیونیستى هم بههیچوجه به معناى قتلعام کردن مردم یهودى در آن منطقه نیست؛ یعنى این منطقى که امام بزرگوار مطرح کردند که « اسرائیل باید از بین برود »،( ۵ ) یک منطق انسانى است؛ ما سازوکار عملى آن را هم به دنیا ارائه کردیم، که کسى هم نتوانست هیچ ایراد منطقى بگیرد. ما گفتیم از این مردمى که در این منطقه زندگى میکنند و اهل اینجا هستند و متعلق به خود اینجا هستند، یک نظرسنجى و نظرخواهى بشود؛ یعنى یک رفراندمى انجام بگیرد، رژیم حاکم بر این منطقه را رفراندم معین کند، مردم معین کنند؛ معناى از بین رفتن رژیم صهیونیستى یعنى این؛ سازوکار آن این است؛ یک کارى است که منطق امروز دنیا آن را درک میکند و میفهمد و مىپسندد و کارى است عملى. ما حتى شکل آن را هم در ارتباط با سازمان ملل و بعضى از مراجع بینالمللى تعیین کردیم و ابراز کردیم، محل بحث هم واقع شد؛ یعنى این رژیم وحشى و گرگصفت که