مسئلهی زن جهتگیری غربی بهنحوی بوده است که امروز حرکت فمینیستی - که از دهها سال قبل شروع شده بود - زیر سؤال جدی از سوی متفکرین و روشنفکران و اهل فکر است؛ یعنی احساس میکنند که این یک دامی برای زن بود و زن را دچار محاذیر ( ۵ ) عجیبوغریبی کرده است که داستان مفصلی است. مسئلهی ارزش شدن منکرات؛ مثلاً همجنسبازی در غرب میشود ارزش؛ مخالفت با همجنسبازی میشود ضد ارزش ! که اگر چنانچه - امروز در دنیای غرب اینجوری است - با کسی، با یک مقام دولتیای، رئیس جمهوری، شخصیت برجستهای مصاحبه کنند و او بگوید من با همجنسبازی مخالفم، این بهعنوان یک نقطهی منفی در کارنامهی او در دنیا تلقی میشود؛ یعنی فضای اخلاقی غرب، به این جهت، به این سمت رفته. البته در این زمینه متوقف هم نخواهد ماند و پیش خواهد رفت و به جاهای بسیار بدتر و زشتتری خواهد انجامید. و این نکته را امروز - یعنی از چندی پیش، از چند سال قبل از این، شاید از ده پانزده سال قبل - متفکرین غربی و بعضی از خیرخواهان و دلسوزان غربی متوجه شدهاند و مدام تذکر میدهند؛ لکن فایدهای ندارد؛ وقتی که یک نظام اخلاقی به این سراشیب افتاد، دیگر قابل جلوگیری نیست و سرنوشتی جز متلاشی شدن ندارد. این یک عامل برای بهچالش گرفته شدن ارزشهای غربی. عامل دوم میل به مذهب است؛ که این در واقع واکنش به همین عامل اول است. در بین جماعات گوناگون کشورهای غربی، میل به مذهب، علاقهی به مذهب، بهطور خاص علاقهی به اسلام، گرایش به اسلام، گرایش به فهم