بیانات سال 93


پزشکهاى داخلى، چه انواع و اقسام کسانى که خدمات پزشکى انجام میدهند، چه پرستاران، واقعاً افتخار کند که ما الحمدلله این ثروت عظیم را در اختیار داریم؛ ثروت عظیم نیروى انسانى در یکى از اساسى‌ترین و حیاتى‌ترین بخشهایى که براى زندگى انسان و یک جامعه مهم است یعنى بخش سلامت و بهداشت. من میبینم که چقدر اینها احساس تکلیف دارند و احساس وظیفه دارند؛ و چقدر دانشمندند و چقدر در کار خودشان ماهرند؛ که خب این را من میدانستم یعنى من همیشه نگاهم به این جامعه‌ى پزشکى و جامعه‌ى درمان‌کننده همین‌جور نگاهى بوده؛ امّا وقتى انسان خودش زیرِ دست اینها قرار میگیرد و نحوه‌ى کار اینها را میبیند، آن « علم‌الیقین » تبدیل میشود به « عین‌الیقین »؛ انسان به‌طور محسوس حس میکند که ما واقعاً چه ثروت عظیمى از وجود این پزشکان عزیزمان داریم. و امیدواریم که ان‌شاءالله خداى متعال به همه‌شان اجر بدهد.

البتّه گفتم بحث تشکّر کردنِ ما هم از اینها که با این دو سه کلمه تشکّر تمام نمیشود؛ من به آقاى دکتر مرندى ( ۱ ) گفتم که این تکلیف را من از شما میخواهم - که ایشان خب زحمت کشیدند، مسئولیّت هیئت پزشکى ما را بر عهده گرفتند، مثل همیشه که محبّت دارند - و هم ایشان، هم آقای دکتر سجادی، اینها بایستى در واقع از طرف من هرجور که میدانند و با هر زبانى که میدانند، از این عزیزان تشکّر کنند.

و امّا یک مطلبى هم خارج از مسئله‌ى بیمارستان و بیمارى و محیط بیمارستان عرض بکنم و آن اینکه من این چند روزه - این دوسه روز آخر - تفریحى داشتم و آن تفریح عبارت از این بود که گوش میکردم به حرفهاى

«3»