وجود دارد که شما میتوانید آن خلأ را پر کنید، آنجا حضور پیدا خواهید کرد؛ میدان فرق نمیکند. ببینید، شهید چمران یک نخبهى علمى بود؛ چمران را همه بهعنوان یک سرباز و سردار و جنگآور مىشناسند امّا چمران یک نخبهى علمى درجهى یک بود - من، هم از خود او شنیدم و هم از دیگران شنیدم - در مراکزى که در آمریکا تحصیل میکرد، جزو بالاترین درجات دانشجویانى بود که آنجا تحصیل میکردند؛ یک نخبهى علمى به تمام معنا بود امّا احساس کرد نیاز است که بیاید در این میدان کار کند؛ از همان استعداد، از همان توانایى، از همان همّت استفاده کرد وارد این میدان شد و کارهاى کارستانى انجام داد؛ این یک نخبه است. مثلاً شهید مجید شهریارى هم یک نخبه است. در مورد کار شهریارى، دیگر بحث بحث جنگ نبود؛ یک جایى خالى بود، یک نقطهاى مورد نیاز بود، این نخبه رفت آنجا مشغول کار شد؛ و همینطور دیگر شهداى نخبهى ما که حقیقتاً کار کردند. بههرحال وقتى دانستیم که این، دادههاى الهى است، نِعَم الهى است، رزق الهى است، میفهمیم که رزق الهى را کجا باید مصرف کنیم. این یک مطلب که اصل عرض ما به شما بود. راجع به مسئلهى علم و تحقیق، ما خیلى حرف زدهایم؛ چند سال است؛ بحمدالله این حرفها بىاثر هم نبوده. کشور در این ده دوازده سال اخیر یک حرکت علمىِ جاندار و جهتدار و حقیقى انجام داده؛ ما راه افتادهایم بهطورکامل بحمدالله؛ منتها خب باید این راه را ادامه بدهیم. من در همین حکم اخیرى که براى شوراى عالى انقلاب فرهنگى منتشر شد، ( ۴ ) تأکید کردم که حرکت علمى نباید دچار وقفه بشود؛ چون هر وقفهاى با عقبگرد