بیانات سال 93


همراه است. ما در یک مسابقه‌ى جهانى هستیم، عقب‌ماندگى‌هاى زیادى هم داریم؛ بله، الان سرعت پیشرفت ما خوب است امّا عقب‌ماندگى این‌قدر زیاد است که این سرعت پیشرفت هنوز اِفاقه نکرده است؛ هنوز نتوانسته ما را به آن جایگاه مورد نیازمان برساند. باید ادامه بدهیم و تلاش بشود. این حرکت علمى لازم است. اگر چنانچه این حرکت علمى با همین حواشى و دنباله‌هایى که دارد ادامه پیدا بکند - که یکى از آنها تشکیل همین شرکتهاى دانش‌بنیان و روى آوردن به اقتصاد دانش‌بنیان [ است ] اینها از لوازم این حرکت علمى است که بحمدالله بتدریج راه افتاده است - کشور نجات پیدا خواهد کرد.

حرف بسیار درستى را آقاى ستّارى عزیزمان اینجا الان گفت: در کشورى و اقتصادى که متّکى به منابع زیرزمینى است و ثروت باد آورده در آن کشور حاکم است، نخبه، نه شناسایى میشود، نه جذب میشود، نه اصلاً احتیاج به نخبه احساس میشود. وقتى قرار شد که ما این ثروت ذخیره‌ى تاریخى خودمان را از زیرِ زمین بکشیم بیرون، مدام خام‌فروشى کنیم، به حالت « بچّه‌پول‌دارىِ ملّى » - این‌جورى بگوییم؛ مثل بچّه‌پول‌دارها که قدر پول را نمیدانند، هرجور دستشان بیاید خرج میکنند - کشور را بخواهیم اداره کنیم، آنجا نه نخبه شناسایى میشود، نه به نخبه احساس احتیاج میشود، نه نخبه میتواند نقش ایفا کند. نتیجه هم همین میشود که سرنوشت کشور مى‌افتد دست آن کسانى که سیاست‌گذاران کلانِ دنیاى نفت و منابع زیرزمینى‌اند. امروز این‌جور است: سیاست آنها این است که یک روز قیمت نفت تنزّل پیدا کند؛ ناگهان شما مى‌بینید ۲۰ دلار قیمت نفت تنزّل پیدا

«5»