بگیر در میدانهای خطر، برای اینکه مستضعفان را نجات بدهی؛ معنای این، همان مسئولیّت است دیگر. یا این حدیث معروفِ « ﴿مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم ﴾ »؛( ۵ ) و از این قبیل، فراوان آیات و روایاتی در متون اسلامی است که این جزو بیّنات اسلام است؛ یعنی اسلام انسان را اینجور خواسته است که مسئول باشد؛ هم نسبت به خود، هم نسبت به نزدیکان خود، هم نسبت به جامعهی خود، هم نسبت به بشریّت مسئول است. که حالا اگر بروید دنبال این فکر را در متون اسلامی بگیرید، چیزهای عجیبوغریبی انسان مشاهده میکند از این اهتمام و از این احساس مسئولیّت. پیغمبر اکرم پیش خدای متعال التماس میکند، تضرّع میکند که « ﴿اَللّهُمَّ اهدِ قَومی ﴾ »؛( ۶ ) قومش همانهایی بودند که او را میزدند، او را طرد میکردند، او را تهدید به قتل میکردند، اینهمه بر او زحمت وارد میآوردند، او پیش خدای متعال التماس میکند که خدایا، اینها را نجات بده، اینها را شفا بده، اینها را هدایت کن ! این پیغمبر. امیرالمؤمنین وقتیکه میشنَود که سپاهیان معاویه رفتند آن شهر را غارت کردند با غصّه میگوید که - ﴿بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم کان یَدخُلُ عَلَی المَراَةِ المُسلِمَةِ وَ الاُخرَی المُعاهِدَة ( ﴾ ۷ ) - مردهای این لشکرِ غارتگر وارد خانهی مسلمان و معاهَد ( معاهد یعنی غیر مسلمانی که در زیر سایهی اسلام زندگی میکند؛ مسیحی، یهودی ) میشدند، به زنها اهانت میکردند، دستبند زنها را میگرفتند، زیور زنها را میگرفتند، بعد حضرت میفرماید که اگر مسلمانْ از این غصّه بمیرد، جا دارد. شما ببینید؛ یعنی احساس مسئولیّت تا این حد است. نمیگوید اگر امیر مسلمین بمیرد