یکی از [ اعضای ] این خانوادههای ارمنی که من همین هفتهی پیش رفتم منزلشان، پسرش سرباز بوده؛ گفت سربازیاش تمام شد و ناراحت بود که جنگ هنوز هست؛ [ میگفت ] من سربازیام تمام شده و چه کار کنم. بعد گفت اتّفاقاً اعلام کردند مثلاً آن کسانی که سربازی رفتند، چند ماه - سه ماه یا فلان قدر - بیایند مجدّداً جبهه. گفت این خوشحال شد؛ خوشحال شد که باز دوباره فراخوانی کردند؛ آمد و رفت جبهه و بعد هم شهید شد، جسدش را آوردند؛ یعنی اینجور احساساتی را انسان در بین هممیهنان غیر مسلمان ما در کشور مشاهده میکند. خب تلاش کردند. و امیدواریم که نظام اسلامی بتواند به وظایف خودش در این زمینهها عمل کند؛ آنها هم حقیقتاً نسبت به کشور با تعهّد به معنای واقعی کلمه رفتار کنند. این رفتارهای جمهوری اسلامی را هم در خارج منعکس کنید؛ یعنی واقعاً بدانند، بفهمند در دنیا و دنیای مسیحیت بداند که در کشور اسلامی اینقدر رواداری نسبت به غیر مسلمانها هست؛ این رواداریای که آنجاها وجود ندارد. و چقدر شما شنیدهاید مثلاً در آلمان، جوانهای نئونازی - که حالا افتخار میکنند که نازیاند؛ اسمشان را گذاشتهاند « نئونازی » - حمله میکنند به یک مشت مسلمان، به مسجد مسلمانها؛ میزنند، میکشند، تعقیب درست و حسابیای هم نمیشوند؛ ما هم نشنفتهایم. یا آن دختر خانم جوان عرب را که مثلاً فرض کنید که مقنعه داشته یا پوشیه ( ۴ ) داشته، بهخاطر حجابش میزنند میکشند و هیچکس اصلاً دنبال هم نمیکند؛ حالا گفتند یک مجازاتی [ کردند ]؛ آدم فکر نمیکند که خیلی جدّی اینها تعقیب میشود؛ واقعاً تعقیب هم نمیکنند. در جاهای دیگر هم همینجور؛ در آمریکا و