بیانات سال 93


نقطه‌ای به نقطه‌ی دیگر میرفتند و شعار میدادند؛ شعار به نفع امام و انقلاب، و علیه رژیم مستبد و دیکتاتور؛ این‌جور همه‌ی ملّت به پا خاستند. علاوه‌ی بر این، در سطح جهان هم همین اتّفاق افتاد - البتّه با نوعی تدریج - یعنی در همه‌جای دنیا؛ در آسیا، در اعماق آفریقا، حتّی در آمریکای لاتین ملّتها از اینکه یک ملّتی پیدا شده است که این شجاعت را، این دلیری را دارد که در مقابل آمریکا بِایستد و زورگویی آمریکا را علنا رد بکند، به هیجان می‌آمدند. خیلی‌ها با زحمت رادیوهای ایران را میگرفتند. من دیدم کسانی را که در کشورهای عربی بودند، و از بس رادیوی فارسی ایران را گوش کرده بودند، فارسی یاد گرفته بودند. این جاذبه است؛ جاذبه‌ی انقلاب است که دلها را - توده‌های مردم را، روشنفکران را، جوانان را، دانشگاهیان را - در همه‌جای دنیایی که تحت تأثیر شدید تبلیغات دشمن قرار نداشت، توانست به خودش جذب کند؛ این اتّفاق در همه‌جا افتاد. اینکه ببینند یک ملّتی در مقابل زورگویی می‌ایستد، ملّتهایی را که خودشان در چالش زورگویی‌های آمریکا و قدرتهای غربی بودند، به هیجان می‌آورْد؛ اینها را طرف‌دار میکرد؛ علاقه‌مند میکرد. این در همه جای - باید گفت - دنیای استضعاف؛ در آفریقا، در آسیا، در نقاط دوردست، در آمریکای لاتین، در همه جا تقریبا عمومیت داشت. این را ما کاملا مطّلع شدیم؛ افراد زیادی میرفتند، می‌آمدند و تأثیر انقلاب و تأثیر نام امام را انسان بروشنی مشاهده میکرد.

خب، نقطه‌ی مقابل چه بود ؟ نقطه‌ی مقابل، آن قدرتهایی بودند که این حرکت عظیم علیه آنها بود؛ در رأس آنها، دولت ایالات متّحده‌ی آمریکا. اینها از اینکه یک چنین حرکت عظیم و رو به گسترشی، همه‌ی ملّتهای

«3»