یک نکتهی دیگر، ارتقاء بهرهوری است که از تعبیرات رایجی است که میکنند؛ بنده این را خلاصه میکنم به دو کلمه در زبان فارسی. تولیدکنندهی ما، بنگاهدار ما سعی کند با کم کردنِ ریختوپاش، هزینهی تولید را کم کند، کیفیّت را بالا ببرد؛ این میشود بهبود بهرهوری. [ البتّه ] بخشی از هزینهی تولید مربوط به چیزهایی است که در اختیار بنگاهدار نیست؛ فرض کنید تورّم بالا است، مزد کارگر یا قیمت موادّ اوّلیّه بالا میرود؛ یک مقدار اینها است لکن یک مقدار هم ریختوپاش است؛ اسراف است؛ خرجکردنهای بیجا است؛ باید جلوی اینها را بگیرند. یک مسئلهی مهمّ دیگر، استفادهی حدّاکثری از ظرفیّتهای داخلی است. کشور ما در منطقهی حسّاسی قرار دارد؛ همسایههای زیادی داریم، بالا دریا داریم، پایین دریا داریم، به همهی دنیا دسترسی داریم. کشور ما روی نقشه که نگاه کنید، یک چهارراه بسیار حسّاس و مهمّ زمینی و هوایی است؛ دسترسی به آبهای آزاد هم دارد؛ اینها فرصتهای بسیار مهمّی است؛ علاوه بر منابع، علاوه بر امکانات، برنامهریزی بشود، فکر کنند، از این فرصتها به نحو احسن استفاده کنند. یک نکتهی دیگری که این بیشتر به مردم مربوط میشود، مصرف محصولات داخلی است که من بارها در سخنرانیهای اوّل سال و غیر آن تکرار کردم، الان هم به شما عرض میکنم: محصولات داخلی را مردم مصرف کنند؛ نروند دنبال این نشانهها. حالا مُد شده است بگویند « بِرَند » است، بِرَند فلان؛ بِرَند چیست ! بروید سراغ مصرف تولیدات داخلی. آن چیزهایی که مشابه داخلی دارد، متعصّبانه و با تعصّبِ تمام، ملّت ایران، خارجیِ آن را مصرف نکنند. این را من فقط برای یک عدّهی خاص نمیگویم؛ خب بله، وقتی ما میگوییم،