اشکال دوّم؛ گفتیم اقتصاد دولتی است. این جزو مسائلی است که اوّل انقلاب - که اینهم کار خود ما بود، دیگران به ما تحمیل نکردند - خود ما بر اثر نگاههایی که آن روز وجود داشت، اقتصاد را سپردیم دست دولت؛ حالا هرچه تلاش میشود که اقتصاد منتقل بشود به مردم و داده بشود دست مردم، با برنامهریزیِ درست که خلاف عدالت هم کاری انجام نگیرد، کار درست پیش نمیرود؛ سخت است. ما سیاستهای اصل ۴۴ را ابلاغ کردیم که معنای آن همین بود که ما اقتصاد را از حالت دولتی بودن خارج کنیم. من در همین حسینیّه که مسئولین جمع شدند در آن طبقهی بالا، برایشان شرح دادم که ما به چقدر ارز نیاز داریم و این امکان ندارد، به دست نمیآید مگر اینکه ما این کار را بکنیم: اصل ۴۴ به این شکلی که سیاستهای آن را ابلاغ کردیم عمل بشود .( ۶ ) اینها باید بشود. خب بنده، امسال، سال گذشته، سال قبل، سال قبل [ از آن ]، اوّل سال راجع به اقتصاد صحبت کردم؛ مسئولین هم انصافاً تلاش میکنند. من تصدیق میکنم که تلاشهایی دارد انجام میگیرد - در طول این سالها همیشه تلاشهایی شده است - لکن کافی نیست. آنچه ما میخواهیم بگوییم، این است که باید یک نفَس جدیدی به این کار داده بشود. امروز بیستونهم بهمن است. سال گذشته بیستونهم بهمن، سیاستهای اقتصاد مقاومتی را به دستگاههای مختلف ابلاغ کردیم؛ امروز یکسال گذشته. اقتصاد مقاومتی برای کشور ضروری است؛ تحریم باشد هم لازم است، تحریم نباشد هم لازم است. آنروزی که تحریمی هم در این کشور وجود نداشته باشد، اقتصاد مقاومتی برای این کشور ضروری است، لازم است. اقتصاد مقاومتی یعنی ما بنای اقتصادی کشور را جوری تنظیم کنیم