بیانات سال 93


تعادل ناشی از عواملی است که عمده‌اش خودخواهی‌های انسان است؛ قدرت‌طلبی است؛ قلدری و گردن‌کلفتی بعضی از ما انسانها است. وقتی این اتّفاق نیفتاد - یعنی این تعادل حفظ نشد - آن‌وقت بحران محیط زیست پیش می‌آید؛ بحران محیط زیست به همه‌ی بشر و به‌همه‌ی نسلها آن‌وقت ضرر میزند.

امروز این بحران مخصوص ما نیست - حالا اگر تعبیر « بحران » صحیح باشد؛ لااقل « چالش بزرگ » - این چالش بزرگ، امروز مخصوص ما نیست؛ امروز در همه‌ی دنیا این چالش وجود دارد و ناشی از همان عدم احساس مسئولیّت است. شما دیدید در قضیّه‌ی « پیمان کیوتو » ( ۹ ) آمریکا به‌عنوان یک دولت قلدر ایستاد - چندسال قبل از این من در نماز جمعه هم مطرح کردم و همین را گفتم -( ۱۰ ) یعنی یک برخورد قلدرمآبانه با یک پیمانی که این پیمان مربوط به یک کشور و دو کشور و این گوشه‌ی دنیا و آن گوشه‌ی دنیا نیست؛ مربوط به همه‌ی جهان است. مسئله‌ی گازهای گلخانه‌ای چیزی نیست که به یک کشور و به یک عدّه از مردم صدمه بزند؛ نه، مال همه‌ی بشریّت است. منتها مشکل اساسی در باب مسائل محیط زیست این است که آثار تخریب با آسانی و بزودی ظاهر نمیشود؛ وقتی ظاهر شد، علاج آن آسیب‌ها و مشکلها هم بعضاً بلندمدّت و بعضاً ناممکن است. فرض بفرمایید که آب شدن یخهای قطبی - که منتهی بشود به بالا آمدن سطح آب دریاها و مسائل گوناگون زیستیِ فراوان دیگری که برایش پیش می‌آید - دیگر چیزی نیست که قابل علاج باشد برای بشر؛ اینها دیگر چیزهایی نیست که بشود در ظرف ده سال و بیست سال و صد سال جبران

«5»